محمدرضا سرشار

محمدرضا سرشار

درباره محمدرضا سرشار

محمدرضا سرشار نویسنده خوش‌نام ادبیات کودک و نوجوان ایران، در سال 1332 در شهر کازرون استان فارس متولد شد. او تا پایان دبیرستان دو دیپلم فنی و ریاضی خود را کسب کرد و حتی دو سال هم به دانشگاه علم و صنعت رفت و مهندسی صنایع خواند. اما سپس علاقه خود را پیدا کرد و با رفتن به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، راه خود را در نویسندگی آغاز کرد. در همین سال‌ها بود که با تخلص «رهگذر» در نشریات هفتگی اولین نوشته‌های خود را منتشر می‌کرد و در 23 سالگی اولین کتاب خود «گرداب سکندر» را منتشر کرد. این کتاب که در سبک فولکور (افسانه‌های محلی) نوشته شده بود و داستانی عامیانه را در فضای بنادر جنوبی اتفاق می‌افتد، باعث شهرت او شد و تا امروز به عنوان یکی از بهترین آثار او تلقّی می‌شود. محمدرضا سرشار در دوران وقایع انقلاب به زندان افتاد و مدتی بعد آزاد شد. انقلاب اسلامی ایران برای او یک نقطه عطف بزرگ بود و باعث شد انگیزه داستان‌نویسی او دوچندان شود. یکی از فعالیت‌هایی که سرشار را به شهرت رساند، شرکت در برنامه قصه ظهر جمعه به عنوان گوینده بود. این شخصیت ادبی و فرهنگی کشورمان در طول دوره حرفه‌ای خود که بیش از نیم قرن ادامه داشته، علاوه بر نویسندگی و گویندگی تجربیات دیگری از قبیل داوری، نقد ادبی، روزنامه‌نگاری، آموزش داستان‌نویسی، تأسیس انجمن‌های ادبی، فیلم‌نامه‌نویسی و... را نیز کسب کرده است. محمدرضا سرشار آثاری مشهوری همچون «آنک آن یتیم نظرکرده» در رابطه با زندگی و شخصیت حضرت محمد (ص)، «مهاجر کوچک» درباره پسرکی جنگ‌زده، «شهری که مردم آن با زانو راه می‌رفتند» با زمینه خیالی و ماجراجویی، «کک به تنور» در قالب بازنویسی افسانه‌های عامیانه را در کارنامه خود دارد. همچنین کتاب‌های «اگر بابا بمیرد، تشنه دیدار، قصه پرغصه ما، غیر از خدا هیچکس نبود، تنبیه‌کاری: داستان زندگی امام موسی کاظم (ع)، کشاورز پیر و خرس قهوه‌ای، گرداب سکندر، امام می‌آمد، همه گفتند مرگ بر شاه، ببارد باران نبارد باران، پای تخته سیاه» و... تا به حال از او به چاپ رسیده و این فقط بخشی از ۱۴۰ عنوان کتابی است که در قالب داستان، مقاله، پژوهش‌های ادبی، ترجمه و... از این نویسنده منتشر شده است.

کتاب های محمدرضا سرشار