کتاب صدای سوم آینهای است شفاف از تجربیات و احساسات عمیق انسان معاصر، اثری چندلایه و اندیشمندانه که در آن داستانهای کوتاه و زبانی شاعرانه، انعکاسی از دغدغههای درونی و پیچیدگیهای روانشناسانه ارائه شده است. این مجموعه، که به قلم نویسندگان برجسته نسل سوم آمریکا شکل گرفته و با ترجمهای حساس و هنرمندانه از احمد اخوت به زبان فارسی جان یافته، زیر چتر نشر ماهی منتشر شده و همچون قطعاتی از یک سمفونی پیچیده، بینش و اندیشه را به خواننده انتقال میدهد.
در صدای سوم هر داستان همچون قطعهای موزیکال است که با واژههایی دقیق و به دقت انتخابشده، همچون نسیمی نرم از دل روزمرگیها در گوش جان مخاطب جاری میشود. نویسندگان این اثر با نگاهی تیزبینانه و از زبان استعارهها و نمادهایی بهره میبرند که مرز میان واقعیت و خیال را درهم میآمیزند و تصاویری زنده از عواطف و اندیشههای فردی به تصویر میکشند. داستانهایی که در آن، لحظاتی از شادی، تنهایی، سرنوشت و جستوجوی بیپایان معنا، در قالب روایتهای کوتاه و تأملبرانگیز، موجی از احساس را در دل خواننده به راه میاندازند.
ترجمهی احمد اخوت، پلی ظریف است که روح و نثر اصلی اثر را به زیبایی به فارسی منتقل میکند. او با حفظ آهنگ و ریتم متن اصلی، به گونهای توانسته است که هر جمله و پاراگراف از این اثر، علاوه بر انتقال معانی عمیق، حس و حال شاعرانهای را در دل خواننده بیدار کند. چاپ زیبا و طراحی مینیمال نشر ماهی نیز، جلوهای فراموشنشدنی به این اثر داده و آن را به گوهری ادبی در میان آثار معاصر بدل ساخته است.
صدای سوم دعوتی است به تأمل در عالم درونی، بازنگری در ارزشهای انسانی و جستوجوی معانی نوین زندگی؛ کتابی برای آنهایی که در پی کشف لایههای پنهان احساسات، پرسشهایی درباره هویت و سرنوشت و اندیشهای فراگیر درباره روابط انسانی هستند. این اثر برای دوستداران ادبیات فلسفی، روانشناسانه و معاصر، انتخابی بیبدیل به شمار میآید؛ هر صفحه از آن، موجی از اندیشه و هر جمله، پیامآوری از نگاهی عمیق به وجود انسان در دنیایی پر از تناقض و زیبایی است.
کتاب صدای سوم را به کسانی پیشنهاد میکنم که به دنبال درک عمیقتری از روان انسان، هویت فردی و جستوجوی معنای زندگی در دنیای مدرن هستند. این اثر برای علاقهمندان به ادبیات فلسفی و روانشناسانه، و کسانی که در پی داستانهایی با لایههای معنایی پیچیده و شاعرانهاند، مناسب است.
او تازه شروع کرده بود به دنیای پیرامونش فکر کند تا این تابستان او و دنیا کم و بیش یکی بودند تصویر گنگ یکدست و دلنشینی از زندگی در زندگی اما اکنون دنیا از او بریده و دیگر نه خودش بلکه محل زندگی خودش بود، یک دیگری بدیمن و گهگاه غریب که آدم باید به خاطر خودش در آن دقیق می شد و مثل یک کتاب آن را میخواند؛ مثل کتابهایی که او همزمان با فاصله گرفتن دنیا شروع به خواندنشان کرد یا شاید هم اصلاً کتاب خوانی اش موجب شد دنیا قدم به عقب بگذارد. چیزهایی که زمانی زنده بودند و با او حرف می زدند و انگار جزئی از او بودند ( عروسک خانه ابر و چاه اکنون همه خاموش و جدا افتاده بودند و چیزهایی که هنوز به زندگی خویش ادامه میدادند (گل، پروانه، مادر، و مادربزرگ) اکنون می دانست که آنها نیز مردنی اند؛ نوع دیگری از فاصله.
نظرات