کتاب «گاو و فلفل» نوشته علی بهاری از انتشارات کتابستان سفرنامهای طنز به کشور هندوستان است. جمعی از طلاب قم تصمیم میگیرند برای تقویت زبان انگلیسی و ترویج معارف دینی سفری به خارج کشور داشته باشند و در نهایت بنا میشود به کشور هند سفر کنند. حضور در جمع تازه مسلمانان هند و بازدید از مکانهای تاریخی این کشور و مشاهده فرهنگ این سرزمین، فرصت ناب و جذابی بوده که بهاری به سادگی از کنارش نگذشته و با نوشتن این سفرنامه شیرین آن را ماندگار ساخته است. آنها که در آستانه محرم به این کشور سفر نمودهاند بازدیدی از مراسم عزادارای شیعیان این کشور نیز داشتهاند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
تابلوهای نقاشی زیبایی از بتها و مجسمهها روی دیوارها نصب شده بود که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکرد. بتهایی جذابتر که هندوها آنها را میپرستیدند. در کنار بت بزرگشان مراسم عبادی بر پا بود. مردم حاضر میان دو ابرویشان خال قرمز گذاشته بودند . گذاشتن خال قرمز میان دو ابرو نماد هندوهاست و ظاهراً آن را نشانه برکت میدانند و هم نوا با خواننده دست میزدند. ما هم به میان جمعیت رفتیم و شروع کردیم به دست زدن بچهها مسخره بازی را شروع کردند. مجلس که گرم شد یکی میگفت: «ماشالا» و آن یکی فریاد می زد:«رحمت خدا به این نالهها» از گوشه دیگری صدای «ایشالا بلا نبینی» بلند میشد. یک دفعه جوگیر شدم و گفتم:«رفقا با ذکر صلوات یه قدم بیایید جلو، مردم دم در تو گرما وایسادن» و بچهها صلوات دهلی شکنی فرستادند. اینجا بود که احساس کردم ماندن به صلاح نیست و به زودی حراست حرم آکشاردام بازداشتمان میکند. به بچهها گفتم بزنیم به چاک و زدیم.
نظرات