برخی از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته اقتصاد دانشگاه تهران بر آن بودند که رشته اقتصاد اسلامی را با توجه به نیازهای کشور و مردم ایران راه اندازی نمایند تا بتوانند به شکل نظری پیرامون یک ساختار جدید اقتصادی که مطابق موازین فقهی اسلام باشد، تحقیق و پژوهش نمایند. در همین راستا آنان از استاد مرتضی مطهری که اسلام شناسی سرشناس و مجتهدی آگاه به زمانه بود درخواست داشتند تا تدریس در این رشته تازه تاسیس ر ا برعهده بگیرند. استاد مطهری شروع این طرح را مستلزم مرور یک دوره تاریخ علم اقتصاد به همراه عدهای از صاحب نظران این رشته و بحث و گفتگو پیرامون نظریات متفکران خارجی دانستند. بدین جهت ایشان و تعدادی از فارغ التحصیلان ارشد رشته اقتصاد و دیگر علاقه مندان این حوزه به مرور کتاب تاریخ عقاید اقتصادی در 28 جلسه پرداختند. استاد و دیگر حاضران نیز پس از هر ارائه نظرات خود و نقدهایشان بر آن مکتب اقتصادی را بیان میکردند.
این جلسات از شهریور سال 1357 آغاز گشت و هر هفته به شکل مرتب تا سه روز مانده به شهادت ایشان برقرار بود. این تداوم جلسه در آن بحبوحه انقلاب و با وجود مشغله فراوان استاد نشان از اهمیت این موضوع میدهد. در جلد اول از مجموعه «مقدمه ای بر اقتصاد تطبیقی» دو بخش ابتدایی این جلسات یعنی بررسی مکتب فیزیوکراسی و بررسی مکتب کلاسیک آورده شده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
یک مسئله دیگر مسئله ارزش است که ارزش از چه به وجود میآید؟ آیا ارزش هر چیزی وابسته است به مقدار کاری که در آن مصرف شده است یا ارزش را عرضه و تقاضا تعیین میکند؟ در اینجا کار در مقابل عرضه و تقاضا قرار میگیرد کسی مدعی نیست که عرضه و تقاضا مولد ثروت است. معنی ندارد که بگوییم عرضه و تقاضا مولد ثروت است. عرضه و تقاضا ارزش ثروت تولید شده را معین میکند پس کسی که قائل است که ارزش با عرضه و تقاضاست نمیخواهد بگوید که عرضه و تقاضا مولد ثروت است بلکه میخواهد بگوید بعد از اینکه ثروت تولید شد عاملش هرچه میخواهد باشد ارزش خودش یک معنایی است که آن را عرضه و تقاضا تعیین میکند. آن کسی که قائل است که ارزش هر چیزی وابسته است به مقدار کاری که در او مصرف شده است میگوید ارزش را هم خود کار تعیین میکند نه عرضه و تقاضا.
نظرات