کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب اثر شهید سیدمرتضی آوینی، از نشر واحه فراخوانی است همگانی برای تأمل دوباره در معنای پیشرفت و جایگاه ما در نسبت با تمدن مدرن. این کتاب نه صرفاً برای مخاطب دانشگاهی یا نخبگان فرهنگی، بلکه برای هر انسان دغدغهمند و متفکری نوشته شده است که در مسیر انتخابها و داوریهای اساسی زندگی، به دنبال حقیقتی فراتر از شعارها و ظواهر است. از همان آغاز، آوینی با بیانی شفاف و خالی از تکلّف، روشن میسازد که پرسش از توسعه، پرسشی صرفاً فنی یا اقتصادی نیست، بلکه پرسشی وجودی است؛ پرسشی که هر انسان امروز باید پاسخ خود را به آن بیابد.
این اثر مجموعهای از نوزده مقاله است که در فاصله سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ در ماهنامه جهاد منتشر شدهاند و اکنون با نظم و انسجامی تازه، تصویری جامع از نگاه شهید آوینی به تمدن غرب و مفاهیم بنیادینی چون پیشرفت، توسعه، علم، اقتصاد و انسان ارائه میدهد. آوینی توسعه را نه ابزاری خنثی، بلکه تجلّی منظومهای فکری و فلسفی میداند که در بستر جهانبینی سکولار و اومانیستی غرب زاده شده است؛ منظومهای که در آن، رشد به معنای انباشت قدرت و لذت، و انسان موجودی مصرفگرا و خودبنیاد تلقی میشود. در برابر این نگاه، آوینی با تکیه بر معارف اسلامی، از رشدی سخن میگوید که در جهت کمال معنوی و حرکت به سوی حقیقت مطلق است.
کتاب با تحلیل تاریخی و معرفتی تمدن مدرن، پیامدهای گسترش بیضابطه توسعهی غربی را در ابعاد گوناگون نشان میدهد: از فروپاشی نهاد خانواده در غرب گرفته تا بحران معنا، محیط زیست و ازخودبیگانگی انسان معاصر. او به ما هشدار میدهد که تقلید بیچونوچرا از الگوهای توسعه غرب، نه تنها ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند، بلکه به تدریج هویت ایمانی و فرهنگیمان را میفرساید. *توسعه و مبانی تمدن غرب*، با قلمی روشن، شاعرانه و در عین حال استدلالمحور، یکی از مهمترین متون انتقادی معاصر در باب مدرنیته است که هنوز هم برای خوانندگان علاقهمند به آینده فرهنگی ایران، الهامبخش و چالشبرانگیز باقی مانده است.
این کتاب را به همه کسانی پیشنهاد میکنم که دغدغه هویت، عدالت و پیشرفت حقیقی دارند؛ بهویژه دانشجویان، طلاب، معلمان، مدیران فرهنگی و جوانانی که میخواهند نسبت خود با مدرنیته و تمدن غرب را بفهمند، نه صرفاً تقلید کنند.
نظرات