کتاب تفکر اثر آیتالله محیالدین حائری شیرازی، از انتشارات معارف، اثری است که با بیانی حکیمانه و صمیمی به نقش بنیادین تفکر در زندگی انسان میپردازد. این کتاب، تفکر را نه صرفاً یک مهارت ذهنی، بلکه راهی برای یافتن حقیقت، رشد معنوی و رهایی از بندهای استعمار فکری معرفی میکند. مخاطب آن هر انسانی است که دغدغه اندیشیدن دارد؛ از جوانان و دانشجویان گرفته تا معلمان و اندیشمندان. نویسنده با تکیه بر آیات قرآن و روایات، تفکر را عبادتی برتر و ابزاری برای بصیرت، اصلاح رفتار و حفظ هویت در برابر تعطیلی فکر میداند. این اثر، خواننده را به تأمل در خود، جامعه و هستی دعوت میکند و نشان میدهد که اندیشیدن، کلید تعالی فردی و اجتماعی است.
کتاب تفکر در پنج بخش جامع تنظیم شده است:
ماهیت و ثمرات تفکر، دین و تفکر، استعمار و تفکر، تفکر و اخلاق، و رشد و بالندگی تفکر. آیتالله حائری شیرازی با زبانی ساده و عمیق، به موضوعاتی چون تفاوت تفکر و خیال، رابطه تفکر و تعقل، و نقش اخلاق در بالندگی اندیشه میپردازد. او استعمار را محروم کردن انسان از فرصت اندیشیدن میخواند و هشدار میدهد که راحتطلبی و مصرفگرایی فکری، مانع رشد جوامع میشود. با استناد به معارف اسلامی، کتاب راهکارهایی برای پرورش تفکر ارائه میدهد و خواننده را به بازنگری در سبک زندگی و عبور از سطحگرایی ترغیب میکند. نشر معارف با انتشار این اثر، گنجینهای از گفتارهای معارفی و تربیتی را در دسترس همگان قرار داده که نهتنها الهامبخش علاقهمندان به اخلاق و اندیشه اسلامی، بلکه راهگشای هر جویای حقیقتی است.
کتاب تفکر را به همه کسانی پیشنهاد میکنیم که به دنبال عمق هستند؛ نه فقط در مطالعه، بلکه در زندگی. دانشجویان، طلاب، معلمان، مسئولان فرهنگی و اجتماعی، و حتی والدینی که دغدغه تربیت دارند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند. اگر کسی میخواهد از سطحگرایی، تقلید کور و روزمرگی فاصله بگیرد و با نگاهی عمیقتر به خود و جهان بنگرد، این کتاب برای او نوشته شده است.
اکنون ممکن است این سؤال پیش بیاید که این همه سال می گویید و این الله على الناس حجتین، تا حالا نگفته اید که این عقل در حوزه کاری خودش همان فضای عقل نه در مقابل انبیا این را تا به حال نگفته اید که حوزه کاری عقل چیست. الان میگویید اینجا حوزه کاری اش نیست؟
در پاسخ باید گفت ما که نمی گوییم این دو با هم موازی اند؛ ما می گوییم در امتداد هم هستند. دو حوزه کاری عقل و انبیا با هم موازی نیستند؛ بلکه در امتداد هم هستند ببین این بازوی توست و این ساعد توست. این در حوزه کاری خودش و آن هم در حوزه کاری خودش این ماهیچه برای انقباض انگشتهاست و آن هم برای حرکت دادن کامل دست است؛
انبیا مثل این ماهیچه بازو هستند و علما هم مثل این انگشت ها هستند. علی درباره نسبتش با پیغمبر همین را می گوید: او عضد هست و من ذراعم: «أنا من رسول الله کالذراع من العضده در امتداد رسول الله ﷺ است.
ه پرسش: احادیثی داریم که تفکر در ذات خدا را ممنوع می کند. آیا که این احادیث مطلقاً تفکر در این باره را منع میکند یا آنکه حد و حدودی دارد؟ پاسخ: در روایات حد و حدود معین شده و گفته اند در «مافوق عرش تفکر نکنید. عرش یعنی مخلوقات و ممکنات ، یعنی جهان خلقت خدا کجاست؟ چگونه است؟ در این باره فکر نکنید؛ اما در مادون عرش، یعنی در مخلوق هر چه میخواهید و میتوانید تفکر و تدبر کنید. درباره اینکه خود خدا کجاست و چگونه و چطور است تفکر ممنوع است. بلی، همین مقدار کافی است که وجود او را اثبات کنیم که او هست و عالم، معطل و رها نیست و آفریدگاری دارد و به اصطلاح از حد تعطیل بیرون بیاییم و به وجود او اقرار کنیم. این مقدار را برای کافر هم اثبات میکنیم و او می اندیشد.
نظرات