آیت الله مجتبی تهرانی از جمله اساتید بزرگ اخلاق و معرفت شهر تهران بود که پیر و جوان از جلسات درس او بهرهها میبردند و از نفس حق این عارف عالم کسب فیض مینمودند. داب ایشان در دهه اول محرم بر این بود که مساله قیام امام حسین (علیه السلام) را هر بار از زاویهای تازه به تماشا بنشینند و با محوریت یک موضوع مشخص این حماسه بزرگ را تحلیل و تفسیر نمایند. قیام حسینی که با فدای خون پاکترین انسانها سبب شد تا اسلام ناب محمدی تا روز قیامت بیمه گردد، تنها یک حادثه تاریخی صرف نبود بلکه آغازگر یک جریان پویا در تمام اعصار شد تا مردم همواره بتوانند به کمک آن حق و باطل را از یکدیگر تشخیص دهند و با چراغ سرخ اباعبدالله راه نجات را بیابند. مجموعه ده جلدی «سلوک عاشورایی» گردآوری مباحث بیان شده توسط این عالم بزرگ است که در هر جلد از آن مطالب بیان شده در هر سال قمری با محوریت یک موضوع تدوین و مکتوب گردیده است.
در منزل دوم از این مجموعه آقامجتبی تهرانی با محوریت «امر به معروف و نهی از منکر» تلاش نمودهاند حماسه حسینی را تحلیل نمایند و جایگاه این مساله را با بررسی بیانات و رفتار امام از مدینه تا کربلا مورد ارزیابی قرار دهند. همواره امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از اهداف اصلی امام برای قیام ذکر شده است. آیت الله تهرانی با بررسی سخنان صحت این نظریه را مورد بررسی قرار دادهاند و سپس به این موضوع پرداختهاند که امر به معروف و نهی از منکر در دین مبین اسلام به چه معنا است و در قاموس کربلا آن معروفی که امام در جهت احیایش حاضر شدهاند از جان خود و عزیزترین افرادشان بگذرند چه بوده و آن منکری که سبب شده امام حسین (علیه السلام) سکوت را جایز ندانند و برای مخالفت با آن به صحرای کربلا کشیده شوند چه بوده است؟ این مطالب از جمله مباحث مطرح شده در این کتاب است که به خواننده کمک میکند فهم عمیقتری نسبت به حماسه عاشورا پیدا کند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در حقیقت امام حسین هم میگوید این طور نیست که به طور مطلق، وقتی ایمنی از ضرر نداشتیم باید دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم که آنها هر منکری را می خواهند در جامعه انجام دهند؛ بلکه باید در مقابل آنها بایستیم؛ هم با گفتار و هم با فعل، باید در مقابل منکر بایستیم و نهی از منکر کنیم؛ چون آنهایی که نشستند و نگاه کردند و هیچ نگفتند و هیچ کاری نکردند، سزاوار است که خداوند آنان را هم از جایگاه همان حاکم جائر در جهنم داخل کند؛ «کَانَ حَقِیقاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ».
نظرات