کتاب «خاکسپاری دوم بانوی مرگ» نوشته نیما اکبرخانی یک رمان جذاب در ژانر امنیتی است که متناسب مخاطب نوجوان و بزرگسال است. او پیش از این با نوشتن رمانهای اثریا و عزرائیل توانسته مخاطبان بسیاری جذب نماید و در جوایز همچون جایزه جلال آل احمد نیز خوش بدرخشد. تمامی آثار او با محوریت مسائل امروز غرب آسیا و دربرندارنده موضوعات جذابی است که مخاطب را تا انتها به دنبال خود میکشد.
با افزایش درگیریها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم جعلی اسرائیل در سطح سیاسی و امنیتی در سالهای اخیر، اکبرخانی نیز این اتفاقات را دستمایه اثر جدید خود قرار داده است. در این کتاب با دو نیروی اطلاعاتی بسیار قوی مواجه هستیم که ناخواسته در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. یک مرد به نام مجتبی میثمی که تمام عمر جنگیده و هیچکس در داخل و خارج او را نمیشناسد و همیشه در سایه برای حفظ منافع کشور از جان مایه گذاشته است. او از دوران نوجوانی در دفاع مقدس حضور داشته و با کمک فرماندهان گمنام و شجاعش رموز کار امنیتی را فراگرفته و تا زمان جنگ سوریه در عملیاتهای برون مرزی بسیاری شرکت جسته است. از سوی دیگر زنی به نام راشل هرتزوگ یک افسر خبره موساد را داریم که توانسته افراد زیادی که دشمن اسرائیل بودهاند را خیلی حرفهای حذف نماید. حالا او به دنبال مردی است که نامش را نمیداند اما بسیاری از نقشههای آنان را در منطقه خراب کرده است. اینجا است که یک درگیری جذاب و خواندنی میان این دو نیروی کارآزموده شکل میگیرد که مخاطب را تا انتها میخکوب نگه میدارد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
تک تیرانداز پشت سرش بود. قصد داشتند اسیرش کنند به باسنش شلیک کرده بود؛ درست هم زده بود. آدم لگن شکسته، لنگ و کند نیست فلج است؛ یک متر هم توان جابه جایی ندارد. ماهیچه هایی که استخوان لگن را پوشانده رگ زیادی ندارد و کسی از خون ریزی از ناحیه ی لگن بسرعت نمیمیرد با آدمهای کاربلدی روبه رو شده بود. فکر کرد تبلت هنوز محکم در دستش بود. دکمهی بغلش را نگه داشت و میانبری که پیشتر برای چنین وقتی طراحی شده بود را بالا آورد و فشار داد. پنجرهی تأیید باز شد. گلولهی دوم دست راستش را از مچ کند. فهمید فاصلهی تک تیرانداز خیلی کمتر از چیزی است که فکر میکرده و فهمیده دارد چه میکند. نگاه کرد به تبلت و دید قبل از اصابت دست راست توانسته آخرین وظیفهی خودش را انجام دهد. تبلت داشت به سرعت روند غیر قابل بازگشت نابودی اطلاعاتش را انجام میداد.
نظرات