«جان بها» روایت نفسگیر، پرهیاهو و حقیقی سید مصطفی موسوی است از ماجراهای امنیتی که برای سربازان گمنام امامزمان اتفاق میافتد.
در تلههای داعش باشد یا خیابانهای تهران، آنان برای دفاع از آرمانهایی که باورشان دارند، همیشه در میدان خواهند بود .
در این اثر که کتابستان معرفت آن را به کتابرسان، آوردهاست، عشق و خون، اشک و شادی، رشادت و شهادت به هم می آمیزد و با مکالماتی فراموش نشدنی میان شخصیتها، کتابدوستان را به وجد میآورد.
مثلا در بخشی از نوشتار آن میخوانیم:
{«همهجای دنیا کسی که میخواد از میدون برگرده رو با تیر میزنن! اینجا با تیر میزنیم که جلوتر نرن!» صدای خندهٔ نیروها داخل اتاق میپیچد.}
نظرات