کتاب پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی، با ترجمهی درخشان نازی عظیما و از نشر افق، شاهکاری جاودانه از ادبیات مدرن است که نبرد جاودانهی انسان با طبیعت و تقدیر را در قالبی ساده و عمیق روایت میکند. این اثر کوتاه اما پرمعنا، نمادی از روح تسلیمناپذیر انسان در برابر شکست است و بهحق، یکی از مهمترین آثار همینگوی به شمار میرود که جایزههای نوبل و پولیتزر را برای او به ارمغان آورد. همینگوی، با نثری موجز و تأثیرگذار، در این اثر عصارهی زندگی و هنر خود را به تصویر کشیده است.
داستان در سواحل کوبا رخ میدهد و سانتیاگو، پیرمردی ماهیگیر و تنها، شخصیت اصلی آن است. او پس از ۸۴ روز ناکامی در صید، بار دیگر به دریا میرود و در نبردی حماسی با یک ماهی مرلین غولپیکر، اراده و شجاعت خود را به آزمون میگذارد. در این مبارزهی طاقتفرسا که روزها و شبها ادامه دارد، سانتیاگو نه تنها با طبیعت، بلکه با محدودیتهای جسمی و روانی خود روبهرو میشود. نبرد او با ماهی، که به نمادی از آرزوهای دستنیافتنی بدل میشود، و سپس هجوم کوسهها که صید ارزشمندش را تهدید میکنند، بازتابی از مبارزهی همیشگی انسان با سختیها، شکستها و تلاش برای معنا بخشیدن به زندگی است.
همینگوی، با نثری ساده اما چندلایه، دریا را به نمادی از عظمت و بیرحمی طبیعت بدل میکند؛ فضایی که هم قاتل و هم نجاتدهنده است. او در قالب این روایت، به پرسشهایی فلسفی دربارهی شرافت، شکست و ارزش واقعی پیروزی میپردازد. جملهی معروف “انسان میتواند نابود شود، اما شکست نمیخورد” عصارهی پیام همینگوی در این اثر است؛ پیامی که سانتیاگو را به نمادی از ایستادگی در برابر تقدیر بدل میکند.
ترجمهی نازی عظیما، با وفاداری به لحن ساده و عمق فلسفی اثر، تجربهای نزدیک به متن اصلی برای خوانندهی فارسیزبان فراهم کرده است. عظیما با انتخاب واژگانی دقیق و حفظ آهنگ نثر همینگوی، توانسته است روح این شاهکار را بهزیبایی منتقل کند. نشر افق نیز با چاپی شکیل و ویراستاری دقیق، این اثر را به یکی از ارزشمندترین ترجمههای فارسی بدل کرده است.
پیرمرد و دریا کتابی است برای همهی کسانی که به دنبال تأملی عمیق دربارهی معنای زندگی، تلاش و شکست هستند. این اثر، همچون دریا، بیپایان و پرابهت، خواننده را به سفری درونی میبرد که هر بار خواندنش، لایههای تازهای از معنا را آشکار میسازد.
این کتاب را به کسانی پیشنهاد میکنم که به داستانهای ساده اما عمیق علاقه دارند و به دنبال تأملی فلسفی دربارهی مبارزه، اراده، شکست و شرافت انسانی هستند. پیرمرد و دریا اثری است که روح مقاومت و امید را به زیبایی به تصویر میکشد.
«اگر زیاد تند نروند میتوانم بزنم وسط شان و گله ی ماهی ها را دید که آب را سفید کرده بودند و پرنده را دید که بر فراز ماهی طعمه که با جنجال ماهیهای تون به سطح آب رانده شده بود فرود آمد.
پیرمرد گفت: «این پرنده خوب کمکی ست.» و همان دم نخی که عقب قایق بود زیر پایش همان جا که گره خورده بود، کشیده شد و پیرمرد پاروها را انداخت و همان طور که نخ را محکم گرفته بود و می کشید وزن کشش لرزان ماهی تون کوچکی را حس کرد. هر چه بیشتر نخ را میکشید لرزش بیشتر میشد و پیش از آنکه ماهی را روی پهلویش بگرداند و به قایق بکشد توانست پشت آبی اش را در آب و پهلوهای زرینش را به وقت بالا آمدن ببیند. ماهی ته قایق، زیر آفتاب چون گلوله ای فشرده بود و هم چنان که با ضربه های لرزان و دم صاف و پر حرکتش، جثه اش را بر تخته های کف قایق می کوفت چشمان درشت کودنش خیره مانده بودند. پیرمرد از سر رحم و عطوفت محکم بر سرش کوبید و بدنش را که هنوز لرزان بود با پا به زیر سایه ی انتهای قایق انداخت.
نظرات