کتاب «نبرد حق و باطل» در واقع تلفیق پنج جلسه سخنرانی استاد شهید مطهری در یک حوزه دینی در شهر دماوند است. ایشان در ابتدای بحث بیان می‌کنند که حق و باطل از مباحث مهم در جهان بینی یک فرد است به همین خاطر شناخت این دو مقوله و فهم درست از آنان یک امر ضروری است. ایشان این دو مقوله را ناظر به علوم جامعه شناسی و تاریخی مورد تحلیل قرار دادند. از جمله نظریاتی مفاهیم حق و باطل را توضیح و  تفسیر می‌دهند نظریه ماتریالیسم تاریخی است که تضادهایی با برداشت اسلامی از حق و باطل دارد. به همین دلیل شهید مطهری به نقد و بررسی این نظریه پرداخته‌اند. نظریه‌ای که در آن دوران در میان طرفداران مکتب مارکسیسم اقبال فراوانی داشته و شهید مطهری تلاش داشته‌اند خطرات فکری آن را با این بحث برطرف گردانند.

ضمیمه این کتاب بحث تکامل اجتماعی انسان در تاریخ است. در این بحث شهید مطهری ابتدا در سیری تاریخی تکامل بشر را توضیح داده‌اند سپس این موضوع را مطرح می‌کنند که با توجه به مسیر طی شده در ادامه جامعه بشری چه آینده‌ای را پیش رو خواهد داشت و در این راه دین و معنویت چه جایگاهی خواهد داشت و چه نقشی ایفا خواهد کرد.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

مارکسیست‌ها مدعی شدند که مارکسیسم علم است یعنی سیر جبری جامعه را کشف می‌کند همان طور که درخت یک سیر جبری لایتغیر دارد جامعه هم یک سیر جبری لا یتخلف دارد. همان طور که طبیعت اگر بخواهد به منزل پنجم برسد باید از منزل اول و دوم و سوم و چهارم بگذرد و نمی تواند دو منزل یکی کند و مثل جنین باید مراحل را در رحم مادر پشت سر یکدیگر به ترتیب طی کند جامعه نیز در سیر تکاملی خود باید طی مراحل کند؛ و همان طور که انسان در حد یک پزشک و یک ماما تنها می‌تواند سلامت جنین را بهتر حفظ کند، اگر کج بود راستش کند درد زایمان را کم کند نگذارد مادر زیاد استراحت کند تا بچه درشت نشود و احتیاج به سزارین پیدا نشود و دخالت پزشک تا این حدود است اما در جریان طبیعی نمی‌تواند دخالت داشته باشد جریان جبری جامعه هم یک چنین جریانی است.