علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان متاخر شیعی که اشراف کامل بر فلسفه سینوی و صدرایی داشت در تلاش برای پاسخگویی به مکاتب فلسفی غربی که به مرز و بوم ما وارد شده بودند و اختلافات بنیادینی با فلسفه اسلامی ما داشتند، این مجموعه مباحث را به قلم درآورند. این مقالات را می توان جامع ترین و بهترین پاسخ ممکن به فلسفه چپ مارکسیستی دانست که نگاهش به جهان و انسان پوزیتویستی و کاملا کارکردگرایانه است.
به دلیل اینکه روش علامه طباطبایی در تمام آثارشان بر ایجاز و پیچیدن غامض ترین مفاهیم در کمترین تعداد کلمات است درک درست و کامل از بیان ایشان کمی دشوار است و نیازمند تبیین و توضیح فردی است که به منظومه فکری ایشان آشنایی کامل داشته باشد و خود را این مباحث را به شکل کامل هضم کرده باشد. در همین راستا استاد مطهری شاگرد به حق و خلف راستین علامه طباطبایی با پاورقی ها خود بر متن علامه تلاش داشته توضیح مبسوطی بر نظر استاد داشته باشند و حاق مطلب را به خواننده برسانند. از آنجا که شهید مطهری خود آثار فیلسوفان غربی را مطالعه کرده و به آنان آگاهی داشتند به خوبی توانستند ناظر مباحث را از کلام آنان پیدا کنند و تفاوت دیدگاه ها را به خوبی در مقابل یکدیگر بگذارند تا افراد بتوانند متوجه مغالطات و کج فهمی های طرف مقابل بشوند. تمام مقالات از بنیادی ترین مباحث شناخت و چیستی علم آغاز می شود تا بتوان بر اساس درک واقعی از هستی به پیش رفت و در نهایت در جلد پنجم بر اساس مقدمات اثبات شده خدای احد و واحد که شناختش مقصود اصلی فلسفه اسلامی است محقق گردد.
جلد اول به این سوالات پاسخ می دهد: فلسفه چیست؟ تفاوت فلسفه و سفسطه، علم و ادراک، علم و معلوم. جلد دوم: به به پیدایش کثرات در ادراکات و ادراکات اعتباری می پردازد. جلد سوم: در مورد واقعیت اشیا و بحث علت و معلول و موضوعاتی همچون بحث ضرورت و امکان است. جلد چهارم: در مورد قوه و فعل، دیالکتیک طبیعت و حرکت جوهری سخن می گوید. جلد پنجم: اثبات حقیقت مطلق عالم یعنی خداوند و براهین فیلسوفان اسلامی بر بحث واجب الوجود است.
نظرات