بنر کتابرسان

کتاب مجله مدام 8: سوگ

کتاب مجله مدام 8: سوگ

4.2

دوماهنامه ادبیات داستانی

مترجم:
عطیه حسینی
ناشر:
قیمت:
۴۰۰,۰۰۰
%۱۰
۳۶۰,۰۰۰
تومان
رده سنی:
عمومی
قالب:
داستان کوتاه
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
صفحات:
۳۲۸
وزن:
۲۹۰ گرم

معرفی کتاب

دوماهنامه ادبیات داستانی مدام در شماره هشتم خود به سراغ  واژه سوگ رفته است. این شماره که در شهریور و مهر 1404 منتشر شده است با ترکیبی از چندین داستان کوتاه به قلم فاطمه آل مبارک، سلمان با هنر، یاسین حجازی، سعیده سهرابی‌فر، دیزی بوچانان، سوزان ماه و ... ترکیبی از واقعیت و خیال را به مدام آورده است.

 

                  کو آن که در این خاک سفر کرده ندارد؟   سخت است فراق تو برای همه‌ی ما

همین است که واژه سوگ هزاران داستان دارد. همه ما کم و بیش با مرگ و سوگ هم‌نشین بوده و هستیم. نشستیم پای سوگ عزیزان‌مان. شاید خیلی زودتر از آنچه که فکرش را می‌کردیم به پای سوگ نشسته‌ایم، شاید فرزندی که قرار بود متولد بشود، نشد و نیامده به سوگ او نشستیم، شاید در اوج خوشی به ناخوشی سوگ نشستیم، اصلا شاید سوگ مسیری برای رشد ماست چنان که می‌گویند: «دردی که مرا نکشد؛ مرا قوی تر خواهد کرد»

در شماره هشت مدام داستان‌هایی از این جنس را شاهد هستیم. هم از دنیای واقع و هم از دنیای خیال. داستان‌های مدام با استفاده از کیو آر کد کنار هر داستان شنیدنی هم هستند. ضمن اینکه خلاصه‌ای از زندگی هر نویسنده در ابتدای هر داستان دید مناسبی از قلم نویسنده به مخاطب می‌دهد.

 

چرا باید جلد هشتم مجله مدام را مطالعه کنیم؟

داستان‌ها جدای از سرگرمی، نکته‌های زیست زندگی دیگران را به مخاطب هدیه می‌دهند و پنجره‌ای به سوی زندگی بهتر هستند. به علاوه حس همدلی با دیگران را مخاطب هدیه می‌دهد که این امر تحمل سوگ را راحت‌تر می‌کند.

 

جلد هشتم مجله مدام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه، افرادی که تجربه سوگ دردناکی داشته‌اند و عموم آحاد جامعه مخاطبان این شماره هستند.

 

برشی از شماره هشتم مجله مدام:

دیگر زاری بی‌فایده است. تو را روی سنگ سرد دیدم. مأمور کفن و دفن مجبورم کرد برای شناسایی کفن را از صورتت پس بزنم و ببینم صورت ترسیده و ورم کرده‌ات را. خوابیده بودی مثل خوابی که از تو به یاد می آوردم در یک ظهر تابستانی در خانه پدری. نه، لفاظی بیهوده است. آن تصویر هیچ شباهتی با آنچه که حالا می دیدم نداشت. شبیهت نبود. سنگینی و سردی مرگ بر جسم سردت نشسته بود و صورتت در نور مهتابی کم جان سردخانه هیچ شباهتی نداشت با نور گرمی که در آن ظهر تابستانی از پرده می‌گذشت و بر پوست جوانت می تابید. تو را دیدم که با همه آرزوهای به ثمر نرسیده‌ات به خواب رفته بودی. نه، خوابیدن هم استعاره خوبی نیست. برای آن تصویر مرده بودی؛ بی جان، بی روح، سرد. چرا باید در مدح مرگ بگویم و آن را زیبا جلوه دهم آن هم وقتی که مرگ در ناتمامی و در میانه راه می‌آید؟

نظرات

این کتاب به درد کی می‌خوره؟
کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

اینا رو هم از دست نده

مجله مدام(شماره دو) مجله مدام(شماره دو)
۱۰ %
جمعی از نویسندگان
۲۵۰,۰۰۰
۲۲۵,۰۰۰ تومان
مجله مدام(شماره سه) مجله مدام(شماره سه)
۱۰ %
جمعی از نویسندگان
۳۰۰,۰۰۰
۲۷۰,۰۰۰ تومان
مجله مدام (شماره 4: خواب) مجله مدام (شماره 4: خواب)
۱۰ %
جمعی از نویسندگان
۳۰۰,۰۰۰
۲۷۰,۰۰۰ تومان
مجله مدام (شماره پنج) مجله مدام (شماره پنج)
۱۰ %
جمعی از نویسندگان
۴۰۰,۰۰۰
۳۶۰,۰۰۰ تومان
مجله مدام (شماره شش) مجله مدام (شماره شش)
۱۰ %
جمعی از نویسندگان
۴۰۰,۰۰۰
۳۶۰,۰۰۰ تومان
مجله مدام (شماره هفت) مجله مدام (شماره هفت)
۱۰ %
جمعی از نویسندگان
۴۰۰,۰۰۰
۳۶۰,۰۰۰ تومان