آیت الله مجتبی تهرانی از دهه شصت تا سال 1391 به تربیت و تادیب عموم مومنین پرداختند و جلسات درس اخلاق ایشان همواره یکی از محبوبترین جلسات دینی در تهران بوده است. حال پس از رحلت این عالم ربانی مباحث این سی سال در حال تدوین به شکل کتاب است تا خیل عظیمتری از مشتاقان تربیت الهی بتوانند از مباحث استاد استفاده نمایند. یکی از مجموعههایی که تاکنون منتشر گردیده مجموعه اخلاق ربانی است که خود چندین زیرمجموعه دارد. در هر زیرمجموعه یکی از رئوس گمراهی و هلاکت انسان محور قرار گرفته و استاد پیرامون آن در جلسات متعدد صحبت کردهاند و براساس آیات و روایات به شناساندن آن و شیوه درمانش پرداختهاند. از جمله مباحث اخلاق ربانی مجموعه تادیب غضب است که خود در شش جلد منتشر گردیده است.
حضرت استاد صفت عجب را یکی از ثمرات غضب میدانند. به همین دلیل در چهارمین جلد از مجموعه تادیب غضب جلساتی با عنوان «عجب و انکسار نفس» مطرح نمودهاند. یکی از اشتباهات متداول در زبان مومنین خلط میان بحث عجب و غرور است. به همین استاد در گام اول به توضیح تفاوت این دو مفهوم می پردازند تا معنای حقیقی آن واضح گردد. عجب در واقع خودبزرگ بینی است که گاه باعث میشود انسان حتی نسبت به عمل زشت و فکر غلط خود نیز اصرار داشته باشد. پس از بیان معانی متفاوتی که عجب میتواند داشته باشد آثار و پیامدهای آن در زندگی انسان مطرح میگردد و راه درمان نیز توضیح داده میشود. دو مورد از مسائلی که به طور ویژه در این کتاب مورد بررسی و بحث قرار گرفته موضوع عجب نسبت به مال و عجب نسبت به علم است که شایعترین نوع عجب و از سختترین مواردش است که ترک آن نیاز به تلاش و خودسازی فراوان دارد. در ادامه مباحث، استاد به سراغ یکی از شدیدترین مراتب عجب که ادلال است رفتهاند. ادلال به معنای حدی از خودبزرگ بینی است که انسان به خاطر کارهایش بر دیگران منت نیز بگذارد. بخش پایانی مباحث استاد مربوط به فضیلت انکسار نفس است که دقیقا نقطه مقابل عجب است و شانی از شوون تواضع محسوب میگردد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
یکی از پیامدهای زشت عجب در رابطه با طاعت عبادت و عمل صالح، فساد عمل است؛ به معنای اینکه عمل کارسازی برای تکامل انسان ندارد. اگر انسان در رابطه با اعمال صالحهاش حالت عُجب پیدا کند، نزول مرتبهای پیدا میکند. مثلاً فرض کنید قبل از آنکه طاعتی را انجام بدهد، خودش را در مرتبه پایینی میدید یک عمل طاعتی انجام داد و بعد آثار معنوی برای او ظاهر شد. در این رابطه نسبت به اعمال صالحهاش عُجب پیدا کرد؛ یعنی خودش را در مرتبه بالا دید تا خودش را در مرتبه بالا دید، سقوط معنوی میکند اگر انسان خودش در رابطه با اعمال صالحهاش در یک مرتبه بالا از نظر معنوی و در حال صعود دید همین دید موجب سقوط است.
نظرات