کتاب خانم جلسه‌ای نوشته‌ی امیر شاهرخلو و منتشرشده توسط نشر راه‌یار، دریچه‌ای است به دنیای زنانی که در بطن انقلاب اسلامی و تحولات اجتماعی پس از آن نقش‌آفرینی کرده‌اند، زنانی که شاید نامشان کمتر شنیده شده، اما حضورشان در لحظه‌های حساس تاریخ پررنگ و تعیین‌کننده بوده است. این کتاب، خاطرات شفاهی شهین شاملو را روایت می‌کند؛ زنی که از برگزاری جلسات مذهبی در دوران ستم‌شاهی تا فعالیت در نهضت سوادآموزی و جهاد سازندگی پس از انقلاب، مسیر پرچالشی را پیموده و با روحیه‌ای مقاوم و ایمانی استوار، گام به گام از حاشیه به متن تاریخ آمده است.

روایت کتاب نه خشک و رسمی است و نه صرفاً گزارشی تاریخی، بلکه ترکیبی است از داستان‌پردازی روان و مستنداتی دقیق که مخاطب را با خود همراه می‌کند. شاهرخلو با نگاهی همدلانه و بی‌کلیشه، به دل جلسات زنانه می‌رود؛ جایی که گفتگوها، اشک‌ها و لبخندها، بار مسئولیت اجتماعی زنان را بازتاب می‌دهد. شهین شاملو نه‌فقط یک شخصیت تاریخی بلکه نمونه‌ای است از زنانی که با تکیه بر ایمان، تعهد و درک درست از شرایط، در بزنگاه‌های انقلاب، تصمیمات بزرگ گرفته‌اند و نقش‌های کوچک و بزرگ بسیاری را به دوش کشیده‌اند.

خانم جلسه‌ای فقط یک کتاب نیست؛ یک دعوت است به درک بهتر جایگاه زنان در روندهای اجتماعی و انقلابی، روایتی الهام‌بخش که نشان می‌دهد چگونه می‌توان در دل خانه یا در هیاهوی جامعه، تأثیرگذار بود و تاریخ ساخت.

کتاب خانم جلسه‌ای را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این اثر را می‌توان به همه‌ی علاقه‌مندان به تاریخ شفاهی، مطالعات زنان، و کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از فرهنگ مقاومت هستند پیشنهاد کرد و همچنین مخاطب این کتاب، نوجوانان و بزرگسالانی هستند که به شناخت تجربه‌های زیسته‌ زنان در جریان انقلاب علاقه‌مندند.

در برشی از کتاب خانم جلسه‌ای می‌خوانیم:

همان تعدادی را که در جلسه مانده بودیم و می شناختم به سه گروه تقسیم کردم و گفتم «گروه گروه با فاصله از خانه خارج میشویم اگر جلو کسی را گرفتند و پرسیدند گوینده تان کجاست؟ بگویید داخل دارد جواب سؤالات را میدهد. گروه سوم هم وقتی خارج شدند و مأمورها پرسیدند گوینده تان کجاست بگویید خیلی وقت است که رفته گروه اول رفت و خودم با گروه دوم خارج شدم.

وقتی رفتیم دست بر قضا یکی از مأمورها آمد از خود من پرسید حاج خانم گوینده تان کجاست؟ گفتم هنوز بیرون نیامده اند دارند جواب سؤال خانم ها را می دهند. منتظر باشید الان می آیند. وقتی از کوچه داشتم خارج میشدم دیدیم در تمام کوچه های مجاور سرباز ایستاده.