بنر کتابرسان

کتاب دست های بی قرار

کتاب دست های بی قرار

4.2

خاطرات و زندگی شهید حجت‌الاسلام سید رضا کامیاب

مترجم:
عطیه حسینی
ناشر:
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
%۱۰
۱۰۳,۵۰۰
تومان
رده سنی:
عمومی
قالب:
خاطرات
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
صفحات:
۹۸
وزن:
۸۸ گرم
شابک:
9786002541451

معرفی کتاب

کتاب دست‌های بی‌قرار به قلم محمد خسروی‌راد مجموعه‌ای از خاطرات شهید حجت‌الاسلام سید رضا کامیاب را، در قالب داستان کوتاه، روایت می‌کند.

 

شهید سید رضا کامیاب متولد نوده میرمحراب است. بر اثر حادثه‌ای در کودکی یک سال در گناباد و مشهد تحت معالجه بود و با دخیل بستن به حرم امام مهربانی‌ها شفا یافت. سید رضا کامیاب به حوزه علمیه گناباد راه یافت و نزد حجت‌الاسلام نصیری بزرگ، به تحصیل مشغول شد. پس از چندی به مشهد آمد و نزد آیت‌الله خامنه‌ای، آقای شیرازی و آقای طبسی به تحصیل ادامه داد.

شهید کامیاب در فریمان ازدواج نمود و در تمام دوره تحصیل به مبارزه انقلابی پرداخت. قبل از انقلاب، همیشه تحت تعقیب و فشار رژیم پهلوی بود و در هجوم مأمورین ساواک به منزل شخصی‌اش دستگیر شد. شهید کامیاب به تمام شهرهای ایران برای تبلیغ سفر می‌کرد و در پخش اعلامیه و نوار و رساله امام کوشا بود. حتی در کشور سعودی، در مکه مکرمه و مدینه منوره، به منظور صدور انقلاب، سخنرانی کرد و در مورد شرق و غرب افشاگری نمود. او مسئول آموزش حزب جمهوری اسلامی بود و در یکی از روزهای ماه رمضان، بعد از خروج از حزب جمهوری اسلامی خراسان به طرف منزل می‌رفت که در سر دوراهی راه آهن مشهد به وسیله منافقان آمریکایی به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید در حرم مطهر امام رضا (ع) به خاک سپرده شده‌است و خیابانی در مشهد به نام او مزین گشته تا بدانیم از رهگذر خون چه شهیدانی به منزل می‌رسیم.

اکنون در کتاب دست‌های بی‌قرار خاطراتی از زندگی این شهید بزرگوار را ورق می‌زنیم.

 

چرا باید کتاب دست‌های بی‌قرار را مطالعه کنیم؟

تا بدانیم این انقلاب بیهوده به دست نیامده و چه‌ها بر ما نگذشته است. این دانایی وظیفه ما در قبال آینده را مشخص می‌کند.

 

کتاب دست‌های بی‌قرار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

عموم مردم بالاخص جوانان مخاطبان این اثر ارزشمند هستند. طلاب، معلمان مدارس و فعالان اجتماعی مشهدی نیز می‌توانند از این اثر در سخنرانی‌های خود استفاده کنند.

 

برشی از کتاب دست‌های بی‌قرار:

هر جور بود خودش را از خیابان‌های فرعی به بیمارستان امام رضا رساند. خیابان‌ها شلوغ‌تر از آنی بود که فکرش را می‌کرد. مردم برای حمایت از متحصنین به خیابانها ریخته بودند. صدای شلیک گلوله تمام فضای بیرون بیمارستان را پر کرده بود. همین که به بیمارستان رسید خودش را به سید علی خامنه‌ای رساند. چشم‌های دو سید مثل همیشه با برقی دیدنی به هم دوخته شد. سیدرضا زودتر از همیشه لب به سخن باز کرد.

- تکلیف چیست؟ من باید چه کار کنم؟

سید علی همان طور که به چشمهای سیدرضا نگاه می‌کرد گفت:

دانشجویان چند نفر از استادان خودشان را که علی الظاهر طرفدار شاه‌اند به گروگان گرفته‌اند. من این کار را صلاح نمی‌دانم. شما بهتر است بروید با آنها حرف بزنید تا آرام شوند و استادان را رها کنند.

 

نظرات

این کتاب به درد کی می‌خوره؟
کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

اینا رو هم از دست نده

خون دلی که لعل شد خون دلی که لعل شد
۱۰ %
سید علی حسینی خامنه ای - محمدعلی آذرشب
۲۸۰,۰۰۰
۲۵۲,۰۰۰ تومان
راز آونگ راز آونگ
۱۰ %
حمیده حسینا
۲۳۵,۰۰۰
۲۱۱,۵۰۰ تومان
یک نفر به بابا خبر بدهد یک نفر به بابا خبر بدهد
۱۰ %
۱۱۰,۰۰۰
۹۹,۰۰۰ تومان
ماجرای چهارده صفر یک ماجرای چهارده صفر یک
۱۰ %
۲۵۰,۰۰۰
۲۲۵,۰۰۰ تومان
دختران هم شهید می شوند دختران هم شهید می شوند
۱۰ %
آزاده فرزام‌نیا
۲۶۵,۰۰۰
۲۳۸,۵۰۰ تومان
حواسم هست حواسم هست
۱۰ %
شیرین زارع‌پور
۲۹۰,۰۰۰
۲۶۱,۰۰۰ تومان