آیت الله مجتبی تهرانی از سال های میانی دهه پنجاه تا سال 1391 به تربیت و تادیب عموم مومنین پرداختند و جلسات درس اخلاق ایشان همواره یکی از محبوبترین جلسات دینی در تهران بوده است. حال پس از رحلت این عالم ربانی مباحث این سی سال در حال تدوین به شکل کتاب است تا خیل عظیمتری از مشتاقان تربیت الهی بتوانند از مباحث استاد استفاده نمایند. یکی از مجموعههایی که تاکنون منتشر گردیده مجموعه اخلاق ربانی است که خود چندین زیرمجموعه دارد. در هر زیرمجموعه یکی از رئوس گمراهی و هلاکت انسان محور قرار گرفته و استاد پیرامون آن در جلسات متعدد صحبت کردهاند و براساس آیات و روایات به شناساندن آن و شیوه درمانش پرداختهاند. از جمله مباحث اخلاق ربانی کتاب «حب جاه، شهرت و ریاست» است که توسط موسسه مصابیح الهدی،ناشر اختصاصی استاد تهرانی، چاپ و منتشر گردیده است.
دو مورد از رئوس محبت انسان به دنیا در حب به مال و حب به جاه نمود پیدا میکند. در این کتاب بنا بر این شده تا بیانات استاد معظم پیرامون حب انسان به مقام و شهرت گردآوری گردد. از آن جا که این محبت گونه قوی و شدیدی از محبت انسان به دنیا است، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین خاطر آیت الله تهرانی دو مرتبه پیرامون این موضوع در سالهای 62 و 81 سخن گفتهاند. این علاقه به قدری شدید است که در روایات بیان شده از جمله آخرین علاقاتی که در وجود یک سالک باقی میماند همین علاقه به ریاست و شهرت است. گرچه در نگاه اول این تصور وجود دارد که این مساله مشمول اکثر مردم جامعه نمیگردد و بسیاری از افراد در موضعی نیستند که این نوع محبتها برای آنها رخ بدهد اما تبیین استاد نشان میدهد این نوع علاقه و وابستگی به دنیا در وجود بسیاری از ما ریشه دارد و هرکدام در همان قلمروهای محدود خود فرعونی میکنیم. حب به جاه یکی از انحرافاتی است که از قوه وهمیه نشات میگیرد ولی چون رابطه تنگاتنگی با غضب و شهوت دارد همراه مباحث حب مال و دنیا بیان گردیده است. در این اثر استاد علاوه بر ریشه یابی این نوع محبتها انسان را نسبت به پیامدهای خطرناک هرکدام آگاه میسازند و انسان را برای درمان هرکدام آماده میگردانند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
ضد حب ریاست حبّ خمول است. «خمول»، به معنای گمنامی است. گفته میشود این حُبّ گمنامی ضد حب شهرت، جاه و ریاست است و یکی از صفات زیبای روحانی است. گفته میشود این حالت از صفات موقنین است از اوصاف مؤمنین است، محبوب عرفا و موحدین است و انسان دوست دارد که گمنام باشد. علت آن معلوم است، انسان هرچه جنبه «یل الخلقی؛ رو به سوی مخلوق پیدا کردن» پیدا کند این جنبه یل الربی و پهلو و تکیه کردن به حق و الله تعالی در او کم میشود. آن انسی که عارف به خدا در حال گمنامی دارد متفاوت از آن انسی است که عارف به خدا در زمانی که با خلق است، دارد.
نظرات