کتاب «کوششی نو در راه شناخت تحقیقی اسلام» اثری تاملبرانگیز در حوزه اسلامشناسی است که از راه و بیراهههای این مسیر سخن میگوید.
شهید بهشتی در ابتدا باز بودن باب اجتهاد را چنین معنی میکند که ما در عین قدردانی از زحمات محققان دیگر و ارجگزاری به خود ایشان و به نتایج تحقیقشان، به خود حق میدهیم روی نتایج کار آنان از نو بیندیشیم و به شیوه یک محقق موشکاف، ولی فروتن و بیغرض به اصلاح کار آنان بپردازیم و قدمی به پیش در راه شناخت اسلام برداریم. پس از این کتاب نگاهی به کار محققان گذشته و معاصر میاندازد و به برخی از کاستیهای این آثار اشاره میکند. وجود این نقاط ضعف ضرورت کاوشی نو در مسیر اسلام شناسی را آشکار میکند. جدای از این موارد ظهور مسائل جدید نیز مؤید پرداختن به پژوهشهای جدید در این حوزه است. چهار نکته در خصوص محقق و منابع تحقیق ذیل عنوان مسائل جدید راهنمای اسلامشناسان میباشد که موجز و کاربردی بیان شدهاست.
صفحات پایانی کتاب به تحقیق گروهی اشاره میکند و کتاب، سنت، عقل و اجماع را به عنوان منابع پژوهش بررسی میکند و راه شناخت صحیح هر یک را واکاوی میکند. نکات ارزنده در حین و پس از تحقیق نیز به طور موردی و خلاصه ذکر گشتهاند.
ما چگونه مسلمان شدهایم؟ آیا اسلام را شناختهایم؟ یا تنها به مدد مسلمانزاده بودن مسلمان شدهایم؟ پس باید اسلام را شنناخت. اما چگونه؟ بایدها و نبایدهای این مسیر چیست؟ این جستار پرده از این ماجرا برمیدارد.
پژوهشگران و اسلامشناسان و هر کسی که میخواهد تحقیقا به اسلام برسد باید نقطه شروع خود را این اثر قرار دهد.
در موارد بسیار گرایش ناشی از تأثیر فرآوردههای علوم عقلی یا تجربی یا تمایلات مسلکی و فرقهای سبب شده است که در برخورد با یک نص اسلامی به جای توجه به مفاد واقعی آن در تطبیقش با مطلبی که به سوی آن گرایش خاص وجود داشته کوشش شود. این تأثیرپذیری بدون شک مانع تحقیق سالم و موجب دخالت ناروا و نابجای این گونه عوامل خارجی در برخورد عالم با نصوص اسلامی است.
نظرات