کتاب ناسخ و منسوخ در قرآن برگرفته از سخنان دکتر شهید بهشتی در شرح و تفسیر آیه 106 سوره بقره است.
مَا نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ هر آیه ای را که [محتوی حکم یا احکامی است وقتی بر پایه مصلحت یا اقتضای زمان] از میان برداریم یا به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا مانندش را می آوریم. آیا ندانسته ای که خدا بر هر کاری تواناست؟!
کتاب در ابتدا با مفهوم نسخ و انساء در قرآن کریم آغاز میشود و مفهوم نسخ حکم و نسخ تلاوت را بیان میکند. سپس درصدد پاسخ به یهود که نسخ و انساء احکام در قرآن را به استهزاء گرفتهاند و آن را نشانه عدم حقانیت دین اسلام میدانستند، برمیآید.
پس از آن نوبت پاسخ به یک شبهه است: «نسخ یک قانون ناشی از جهل است، ناشی از کمبود اطلاعات است، اما خدا که اول و آخر جهان را میداند. پس چرا آیات خود را نسخ میکند؟»
شهید بهشتی این شبهه را ناشی از عدم درک انسان از قانون و نحوه قانونگذاری میداند.
در انتها کتاب با عناوینی نظیر نحوه وضع قوانین، ارتقاء سطح قانون، خاتمیت پیامبر اسلام و تفاوت انجیل و قرآن پایان مییابد.
این اثر تفسیر مستدل و منطقیای از مفهوم نسخ و انساء در قرآن بیان میکند و به شبهات پیرامون این موضوع به خوبی پاسخ میدهد.
محققان علوم دینی، مفسران قرآن و دوستداران فهم قرآن مخاطبان این کتابچه هستند.
برای عدهای قبول این مطلب آسان نبود. مگر میشود آیهای به عنوان قرآن بیاید و بعد خدا به پیغمبر مسلمانان دستور دهد که دیگر این آیه را نخوانید و آن را کنار بگذارید؟ مگر چنین چیزی امکان دارد؟ این سؤال به خصوص درباره این دومین حالت نسخ است. پذیرش آن حالت اول که آیهای بیاید و سپس نسخ شود برایشان آسانتر بود. اما در حالت دوم که آیهای بیاید و بعد دستور بیاید که گویی این آیه اصلاً از قرآن نبود، مگر چنین چیزی میشود؟ و از آنجا که این مطلب برایشان قابل پذیرش و باورکردنی نبود گفتهاند که کلمه «ننسها» از نسیان نیست بلکه از لغت «نسأ» است. یعنی «نسی» با «ی» نیست بلکه «نسی» با همزه است؛ «إنسا» از ماده «نسأ»، یعنی به تأخیر انداختن، یعنی عقب افتاده و به تأخیر افتاده. میگوید این «انساء» از «نسیان» نیست بلکه از ریشه «نسأ» است یعنی هرگاه ما آیهای را نسخ کنیم یا فرستادن آیهای را به تعویق انداختیم نق نزنید!
نظرات