آیا تا به حال برایتان پیش آمده که یک صفحه از کتاب را بخوانید و وقتی به پایین صفحه رسیدید، از خودتان بپرسید: «من الان چی خوندم؟» و مجبور شوید دوباره (و شاید سهباره) آن را بخوانید؟ شما تنها نیستید. در عصر اعلانهای (Notifications) بیپایان گوشی و مشغلههای فکری، «تمرکز عمیق» به گنجی نایاب تبدیل شده است. اما نگران نباشید؛ تمرکز یک عضله است و مثل هر عضله دیگری میتوان آن را تقویت کرد.
در ادامه، راهکارهای عملی و سادهای را مرور میکنیم که شما را دوباره با کتاب آشتی میدهد و پرشهای ذهنی را به حداقل میرساند.
۱. گوشی موبایل؛ قاتل شماره یک تمرکز
بیایید صادق باشیم. نمیشود همزمان هم کتاب خواند و هم منتظر لایک اینستاگرام یا پیام واتساپ بود. قبل از باز کردن کتاب، گوشی را در حالت «سکوت» یا «پرواز» قرار دهید. حتی بهتر است آن را در اتاق دیگری بگذارید. باور کنید در آن ۳۰ دقیقه، دنیا بدون شما به آخر نمیرسد! وقتی عامل حواسپرتی در دسترس نباشد، مغز چارهای جز تمرکز روی کلمات ندارد.
۲. از انگشت جادویی استفاده کنید
شاید فکر کنید خط بردن با انگشت مخصوص کلاس اول دبستان است، اما سخت در اشتباهید! یکی از تکنیکهای حرفهای تندخوانی و افزایش تمرکز، استفاده از یک راهنما (مثل انگشت اشاره یا یک خودکار بسته) است. چشم انسان ذاتاً بازیگوش است و مدام به اطراف میپرد. وقتی با انگشت زیر خطوط حرکت میکنید، چشم مجبور میشود فقط آن نقطه را تعقیب کند. این کار سرعت و تمرکز شما را به طرز عجیبی بالا میبرد.
۳. قانون ۵ دقیقه (برای روزهای بیحوصلگی)
سختترین قسمت مطالعه، شروع کردن آن است. وقتی حس و حالش را ندارید، به خودتان بگویید: «فقط ۵ دقیقه میخوانم.» معمولاً بعد از ۵ دقیقه، مغز درگیر داستان میشود و دیگر دلتان نمیخواهد کتاب را زمین بگذارید. اگر هم بعد از ۵ دقیقه واقعاً نتوانستید ادامه دهید، اشکالی ندارد؛ حداقل تلاشتان را کردهاید.
۴. استراحتهای استراتژیک (تکنیک پومودورو)
مغز ما نمیتواند برای ساعتهای طولانی با شدت بالا تمرکز کند. به جای اینکه خودتان را مجبور کنید ۲ ساعت پشت سر هم بخوانید، زمان را خرد کنید. مثلاً ۲۵ دقیقه بخوانید و ۵ دقیقه استراحت کنید (به پنجره نگاه کنید، آب بخورید یا کمی قدم بزنید). این استراحتهای کوتاه مثل دکمه «ریست» برای مغز عمل میکنند و باتری تمرکزتان را شارژ نگه میدارند.
۵. ذهنتکانی قبل از مطالعه!
گاهی وقتها جسممان پای کتاب است، اما فکرمان درگیر لیست خرید، دعوای دیروز با همکارمان یا قسطهای عقبافتاده است. یک پیشنهاد عالی: قبل از شروع مطالعه، یک کاغذ بردارید و تمام دغدغههایی که در سرتان میچرخد را روی آن بنویسید (لیست کارها، نگرانیها و...). وقتی این افکار را روی کاغذ میآورید، مغزتان خیالش راحت میشود که آنها جایی ثبت شدهاند و فراموش نمیشوند؛ پس به شما اجازه میدهد روی کتاب تمرکز کنید.
۶. کتاب مناسب انتخاب کنید
گاهی مشکل از شما نیست، مشکل از کتاب است! زندگی کوتاهتر از آن است که صرف خواندن کتابهای کسلکننده شود. اگر ۵۰ صفحه از کتابی را خواندید و هنوز برایتان عذابآور بود، با احترام آن را کنار بگذارید و سراغ کتاب دیگری بروید. علاقه، سوخت اصلی تمرکز است.
حرف آخر تمرکز کردن یک مهارت است که به مرور زمان به دست میآید. انتظار نداشته باشید یکشبه به یک راهب بودایی تبدیل شوید که هیچچیز حواسش را پرت نمیکند! با قدمهای کوچک شروع کنید، محیط را آماده کنید و به خودتان زمان بدهید.
همین الان گوشی را کنار بگذارید و ۵ صفحه بخوانید. آمادهاید؟



