کتاب «چای عراقی» اثری اربعینی است که نشر معارف با همکاری محمدرضا شرفی‌خبوشان، دست به جمع‌آوری و بررسی خاطراتی زده‌است که در کارگاه‌ داستان معارف نگاشته شده اند و علاوه بر آنها نوشتارهایی نیز از مجید قیصری، ابراهیم اکبری دیزگاه، در این کتاب دیده می شود که غنای ادبی آن را فراتر برده‌است.

موضوع این آثار خاطرات روح‌افزای مسیر اربعین حسینی است. عطر چای و صوت لهجه عراقی، 

لحظه‌های بی‌نظیر و تکرار نشدنی در این کتاب، فرهنگ حرکت میلیونی به سوی مولای آزادگان را بیشتر معرفی می‌کند. 

در برشی از کتاب چای عراقی می‌خوانیم :

{گفتم: «ای عمو! چی می‌گی؟ اون چند روزِ پیش پنهونی رفته. دوباره گلّه‌ش افتاده به گردنِ من.» قرار بود امسال بماند من بروم. به خواهرم گفته بود که من دیگر مبتلا شدم، نمی‌توانم بمانم؛ بگو جهاندار خودش کاری بکند.}