کتاب لهجههای غزهای اثر یوسف القدره و فاتنه الغره با ترجمه محمدرضا ابوالحسنی از نشر سوره مهر، گردآوری یادداشتها و روایتهای زنده و انسانی دو شاعر و روزنامهنگار فلسطینی است که زندگی روزمره مردم غزه را در میانه بمباران و محاصره مقابل چشم خواننده مینهد. این اثر ۱۳۶ صفحهای، با نثری روان و منسجم، ترکیبی از ادبیات مقاومت و گزارشنویسی را عرضه میکند و مخاطب را از همان آغاز با عمق درد، امید و استقامت ساکنان غزه مواجه میسازد.
یوسف القدره، ساکن غزه، از دل خرابهها، کوچهپسکوچههای ویرانشده و زیر آوار خاکگرفته مینگرد و تجربههای تلخ و گاهی دردآور خود را بهخوبی با زبانی بیپیرایه روایت میکند. او در مقام یک شاهد و قربانی همزمان، تصویری همهجانبه از زندگی در شرایط غیرانسانی ارائه میدهد؛ از صدای انفجارها و بوی باروت گرفته تا لحظههای کوتاه نفس کشیدن زیر آسمان خالی از امید. فاتنه الغره اما با نگاهی شاعرانه و زنانه، شش یادداشت تاثیرگذار از سفر ناخواستهاش به غزه در روزهای جنگ به رشته تحریر درآورده است؛ یادداشتهایی که سرشار از اضطراب، عشق به وطن و پایداری روحی است.
در فصلهای میانی کتاب، خواننده با روایتهایی از زندگی کودکان آواره، زنان مقاوم و مردانی که امید را همچنان در دل زنده نگه داشتهاند، همراه میشود. قصههای کوتاه و داستانهای واقعی از پناهگاههای موقتی، راهروهای بیمارستان و محلههای خالی از سکنه، تصویری ملموس و باورپذیر از شرایطی را ترسیم میکند که اغلب از قاب اخبار رسمی و رسانههای بزرگ دور میماند.
لهجههای غزهای پلی است میان مخاطب جهانی و تجربههای بومی مردم محاصرهشده؛ کتابی که کلمات را به نیرویی تبدیل میکند تا صدای فراموششدهی غزه را به گوش جهان برساند. این اثر برای هر خوانندهای که میکوشد بحرانهای انسانی را از دریچه تجربههای شخصی درک کند، فرصتی بینظیر است؛ فرصتی برای همراهی با انسانهایی که در سختترین شرایط نیز ادب، امید و مقاومت را پاس میدارند. مطالعه لهجههای غزهای راهی است برای شنیدن نجواهای درد و زندگی، و دعوتی به مسئولیت انسانی و همدلی فراتر از مرزها.
این کتاب برای فعالان حقوق بشر و پژوهشگران مطالعات خاورمیانه که به دنبال درک عمیقتر تجربههای انسانی در بحرانهای جنگی هستند، منبعی ارزشمند است. همچنین علاقهمندان به ادبیات مقاومت و روایتهای میدانی از زندگی روزمره مردم جنگزده، با خواندن این اثر انسانی و تاثیرگذار، چشماندازی تازه خواهند یافت.
اگر از هر خیابانی در هر محله ای از نوار غزه عبور کنی، قبل از اینکه خانه های ویران نظرت را جلب کند متوجه انواع و اقسام ماشین ها می شوی انواع ماشین از لوکس و گران قیمت گرفته تا ارزان همه در یک یا دو ردیف در سمت چپ و راست خیابان بود و نبودشان را از دست داده اند چون سوخت نیست.
اما ذهن غزه ای با تمام قدرت در صحنه حاضر است تا جایگزین پیدا کند شما گاریهایی را می بینی که حیوانات آنها را میکشند و همه هم مملو از مسافران زن و مردی که به بازار درمانگاه یا بازدید از اینجا و آنجا می روند. یا اگر آمبولانسها به دلیل ارتباط نامناسب یا آسیب دیدن جاده ها معطل شوند مجروحان و شهدا را حمل میکنند.
گاری ها جایگزین ماشینها شده اند نمیبینی کسی از وجود آنها خجل یا ناراحت باشد. اینجا مردم با جایگزین ها خیلی طبیعی برخورد می کنند طوری که انگار از اول همین بوده. انگار گاریی که الاغ یا اسب آن را میکشد از ازل تنها وسیله ای حمل و نقل بوده.
نظرات