کتاب در بازداشت حزبالله به قلم محمدحسین عظیمی در روزهایی پس از شهادت سید حسن نصرالله به لبنان سفر کرده تا از حال و هوای لبنان بگوید.
محمدحسین عظیمی که مدتها دست به قلم نشده بود حالا خود را در میانه کارزار نویسندگی حس میکند. او باید بنویسد، نه از قصه حسین کرد و هزار و یک شب، بلکه از لبنان، آن هم در روزهایی که داغ سید حسن نصرالله را در سینه دارد. عظیمی از نقطه صفر یعنی تهیه بلیط سفر، وداع با خانواده، گذشتن از سوریه و دمشق برای رسیدن به لبنان کار را شروع میکند. نقطه به نقطه سفر، همنشینی با مردم لبنان، گفتن از فرهنگ، سیاست، تاریخ و حتی جغرافیای لبنان در کتاب در بازداشت حزبالله موج میزند. عظیمی کوشیده تا گفتاری صادقانه و روایتی یکدست از سفر خود ارائه کند و درد نبود نصرالله و فضای امنیتی لبنان را شرح دهد. از دیدگاه نویسنده غذا و کوه و در و دشت جاذبههای گردشگری لبنان نیستند، که حزبالله و جوانان پای کارش جاذبههای لبنان هستند. او به خوبی توانسته این جاذبه را به مخاطب معرفی کند. علاوه بر این کتاب با تصاویر متعدد همراه شدهاست که درک بهتر متن را ممکن میسازد. تاثیر سخنان رهبر انقلاب بر فضای لبنان و جبهه مقاومت و ترسیم فضای اخوت بین ایران و لبنان از دستاوردهای زیبای این سفرنامه است.
برای شناختن حقیقت حزبالله، لبنان و سید حسن نصرالله. باید تاریخ را بخوانیم تا فردای روزگار جای ظالم و مظلوم عوض نشود.
علاقهمندان به ادبیات پایداری، سفرنامه، سید حسن نصرالله و حزبالله لبنان مخاطب این نوشتار هستند.
شیخ عبدالحسین بعد از پیام آقا در فرض بودن کمک به مردم لبنان، ساعت سه شب حرکت کرده بود. برای اینکه خودش را به بیروت برساند طلاهای زنش را فروخته بود. آخر طلبه چطور می توانست هزینه پرواز به سوریه و از آنجا به بیروت را بدهد؟ توی مجمع، بیشتر وقتش در روز به آشپزی میگذشت. همه میرفتند بیرون؛ اما او مدت طولانی از محل اقامت بچههای جهادی بیرون نرفته بود. چون کارش پخت غذا برای بچههای حاضر در مجمع بود. کسی که چند روز دیگر از پایاننامهاش دفاع میکرد و رسماً مجتهد میشد، در محل اسکان ما کار پخت و پز و حفظ نظم مجمع را پیگیری میکرد.
نظرات