کتاب زبور مقاومت سیری در زندگانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله است. در این کتاب نگاهی ویژه به جنگ 33 روزه و مجاهدتهای رزمندگان جبهه مقاومت، به ویژه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی دارد.
این اثر در شش بخش که از دوران تحصیلات ،زندگی شخصی،فرزندان،ازدواج و چگونگی شکل گیری شخصیت سیدحسن نصراللّه شروع می شود و در ادامه با ابعاد شخصیتی ایشان آشنا می شوید.
شهید سید حسن نصرالله نشان داد که میشود با سلاح ایملان مقابل دشمنی شقی و تا بن دندان مسلح، ایستادگی کرد. او زندگی خود را صرف این مبارزه مقدس نمود. چهره خندان و نورانی سید حسن، همیشه تصویری بود که مستضعفان و ظلم دیدگان جهان را قوت قلب میداد و ابهت و خشم مقدس او نیز ترس بر دل دشمنان میافکند.
در کتاب زبور مقاومت، از سالهایی میخوانیم شخصیت نصرالله را میسازد، شخصیتی قوی، بصیر، انسانساز و شجاع. در اوج درگیریهای جنگ 33 روزه با رژیم غاصب صهیونیستی، او دو چیز را از یاد نبرد. اول شجاعت و در کنار رزمندگان خویش ماندن و دوم اطاعت از ولی امر. و همین باعث شد حزب الله لبنان درسی فراموش نشدنی به آن دشمن کودککش بدهد.
انسانهای بزرگ در نقاط عطف تاریخ، با گذشتن از خود تاریخ سازی میکنند همانند حاج قاسم سلیمانی و عماد مغنیه که دوشادوش یکدیگر تحت امر ولی امر مسلمین، با قلبی سرشار از ایمان به جنگ تاریکی رفتند. این کتاب روایتگر همین دلاوریهاست.
تبیین روزهای سخت مبارزه از زبان کسانی که از نزدیک تجربه کردند، بسیار هیجانانگیز و جذاب است.
این کتاب را به تمام علاقهمندان به جبهه مقاومت به خصوص رهبر دوست داشتنی لبنانی آن، شهید سید حسن نصرالله، پیشنهاد میکنیم.
مصاحبه با سید حسن نصرالله :
پس از مدت کمی به ایران سفر کردیم و رحلت امام را تسلیت گفتیم و خدمت السید القائد رسیدیم. ایشان همچنان در مقر ریاست جمهوری بودند و در آنجا مردم را به حضور می پذیرفتند. با ایشان به صورت حضوری و مستقیم دست بیعت دادیم برادران ما خطاب به ایشان گفتند «شما در زمان حیات امام نماینده ی ایشان در امور لبنان فلسطین و منطقه و همچنین رئیس جمهوری ایران بودید و وقت داشتید اما اکنون رهبر جمهوری اسلامی و تمامی مسلمانان هستید و به همین دلیل شاید به قدر گذشته، وقت برای ما نداشته باشید؛ لذا از شما میخواهیم که نماینده ای را از سوی خود معرفی کنید تا مدام مزاحمتان نشویم در این لحظه، السید القائد لبخندی زدند و فرمودند: «من هنوز جوان هستم و ان شاء الله وقت دارم. من اهتمام ویژه ای به مسائل منطقه و مقاومت دارم و به همین دلیل با یکدیگر به صورت مستقیم در ارتباط باقی خواهیم ماند ایشان بر خلاف امام خمینی له هیچ نماینده ای را از سوی خود معرفی نکردند تا در خصوص مسائلمان به او مراجعه کنیم. طبیعتاً ما هم نمیخواستیم زیاد مزاحمت ایجاد کنیم و به زمان زیادی از سوی حضرت السید القائد احتیاج نداشتیم؛ به ویژه در سالهای اول که اصول، اهداف مبانی ضوابط و خط مشی ای که داشتیم، پاسخگوی همه چیز بود و مسائل را سامان میداد. همه ی اینها از نعمت های الهی بود؛ نعمت هدایت کاملاً واضح بود و نیازی نبود که دائماً مزاحم ایشان شویم. لذا ما هم به همین صورت که السید القائد فرمودند، به کار خود ادامه دادیم. این موارد پاسخ به بخشی از سؤال شما پیرامون رابطه ی ما با السید القائد بعد از انتخاب ایشان به عنوان رهبر و ولی امر مسلمین پس از رحلت امام بود.
نظرات