کتاب صُمود سیزده روایت از زندگی با غزه را در دل خود جای داده تا از حرمان نوزادان، کودکان، زنان، دختران نو عروس، پسران تازه داماد و هر نفسدار از نفس افتادهای که غزه را زندگی میکند، سخن گوید. مهدی صدرالدین با گذر در میان واژهها حصار غزه را شکسته تا ندای مظلومیت مردم فلسطین را به گوش جهانیان برساند.
67158 نفر، 67159 نفر، 67160 نفر. اینها عدد نیستند، نفر هستند. هر یک از اینها نوزادان یک روزه، طفلان نوپا، جوانان و کهنسالانی بیدفاع بودند که رژیم فاسد اسرائیل آنها را در جریان طوفان الاقصی شهید کرد. انگار دنیا به شنیدن این حجم از جنایات عادت کرده و گوش هیچ کس بدهکار نیست. اما مهدی صدرالدین در برابر این حرمان مردمان غزه که به صمود رسیده است ساکت نمانده. او ابتدا قصد سفر به غزه را نموده تا از نزدیک درد دلها را روایت کند ولی حصر همه جانبه غزه این سفر را غیر ممکن کرد. اما دنیای واژهها حصر نمیشناسد. صدرالدین روایتهای خود را از کتابهایی نظیر چراغ در غزه، غزه به مثابه استعاره، از بحر تا نهر و رمان الشوک و القرنفل از یحیی السنوار برگزیده است تا از زبان روایتگرانی متفاوت در ادوار مختلف تاریخ صدای غزه شود.
حرمان یعنی محروم شدن، از دست دادن، تجربه نهایت نا امیدی و رها شدن و کتاب حاضر از حرمان غزه میگوید. منتهی این حرمان به صمود میرسد. صمود را اغلب در فارسی به مقاومت یا پایداری معادل کردهاند، اما نه به همین سادگی. این کلمه یک دنیا حرف در دل خود دارد. صمود یعنی زندگی با حرمان اما نه به این معنا که در برابر آن کم نیاوری و خم به ابرویت نیاید، بلکه به این معنا که حتی اگر کم آوردی و خم به ابرویت نشست، باز هم دست از مقاومت برنداری و کاری کنی که حرمان بخشی از زندگیات شود و با آن اتفاقات بزرگتری را رقم بزنی.
تا با صدای مظلومیت مردمان غزه آشنا شویم و آن را به گوش دیگران برسانیم.
علاقهمندان به ادبیات پایداری، افرادی که میخواهند از مظلومیت فلسطین و جبهه مقاومت مطلع شوند و افرادی که از سر جهل طرفدار اسرائیل هستند، کتاب حاضر را مطالعه کنند.
بالا گرفتن آتش انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰، نقطه عطفی برای محدودیتهای تردد بود از شروع درگیریها در آن سال محدودیتهای شدیدتری بر تردد ما وضع شد و باعث شد تا غزه به کلی از سرزمین فلسطین جدا بیفتد. بسیاری از بیماران در انتظار گرفتن مجوز خروج برای ادامه درمان در خارج از غزه فوت شدند و بسیاری از خانوادهها برای همیشه از هم دور افتادند و عجیب اینکه یک نفر ساکن غزه در اردن، مصر، یا حتی در اروپا خیلی راحتتر میتواند یک نفر ساکن کرانه باختری را ملاقات کند تا در خانه و سرزمین خودش در فلسطین.
نظرات