کتاب پایی در غزه اثر ابراهیم اکبری دیزگاه، منتشرشده در نشر سوره مهر، سفری شاعرانه و در عین حال مستند به دل یکی از محصورترین نقاط جهان است.این کتاب گزارشی مستند و انسانی است از زندگی روزمره مردمی که زیر محاصره و بمباران غزه روزگار میگذرانند؛ نویسنده با روایت تجربههای شخصی خود، سختیها، مقاومت و امید ساکنان این منطقه را به زبان ساده و صریح به تصویر میکشد.
در فصلهای کتاب، اکبری دیزگاه با زبانی ملموس و تصویرسازیهای زنده، خواننده را در کنار خود همراه میسازد؛ گاه در راهروهای بیمارستانهای صحرایی، گاه در جلوی دیوارهای نیمهویران خانهها و گاه در معابر پرترافیک پناهگاهها. او نه تنها سختیها و تبعات جنگ را بازگو میکند، بلکه روح مقاومت و اراده برای ادامه حیات را نیز به نمایش میگذارد. هر روایت، شکلی از انسانیت را به تصویر میکشد که در نقاط بحرانزده کمتر به چشم میآید: کودکی که با لبخند، خاکستر فردایش را به فراموشی میسپارد، یا مادری که در گوشهای تاریک، قصههای شبانه برای فرزندش میگوید تا ترس از انفجار را از دلش بیرون کند.
«پایی در غزه» دعوتی است صادقانه به تأمل درباره قدرت کلمه و ارزش زندگی انسانی. این کتاب، علاوه بر جذابیت ادبی، سندی میدانی از بحران فلسطین است که خواننده را وامیدارد تا با مسئولیتی اخلاقی و دیدگاهی فراتر از سطور خبرها، به حقوق بشر بیندیشد. مطالعه این اثر برای دانشجویان مطالعات خاورمیانه، فعالان حقوق بشر و هر خوانندهای که در جستوجوی درک عمیقتر از تجربههای انسانی در شرایط جنگی است، فرصتی بینظیر خواهد بود.
برای پژوهشگران مطالعات خاورمیانه و فعالان حقوق بشر که به درک میدانی بحرانهای انسانی علاقهمندند، منبعی ارزشمند است. همچنین خوانندگان ادبیات مقاومت و هر کسی که به روایتهای صادقانه از زندگی زیر آتش بمباران حساس است، از این کتاب بهره خواهند برد.
در بین بسیاری از فیلسوفانی که استعمار را توجیه می کنند تا مرد سفید اروپایی شاد و خوشبخت زندگی کند، ژیل دلوز سمت کشورهای استعمار شده می ایستد و از حق مسلم فلسطین میگوید از اینکه «آنچه فلسطینی ها پرتاب میکنند سنگهای خودشان است. سنگهای زنده سرزمینشان امروز به خوبی می دانم که چطور ابتدا ذهن به استعمار در می آید و بعد زمین و خاک تقدیم استعمارگر می شود. نه اینکه نباید فلسفه غرب خواند، اما سطل آبی باید ریخت بر باور اینکه مسیر اندیشه ما از مسیر اندیشه غربی میگذرد. فلسفه در غرب نسبتی با روح زمانه غربی دارد؛ روحی که جان مایه آن سلطه بر دیگری است و باید در این روح زمانه رخنه کرد تا عالمی جدید داشت و فلسفه و اندیشه ای جدید
نظرات