کتاب غزه از بازگشت مینویسد اثری برجسته از پانزده نویسنده فلسطینی که توسط رفعت العرعیر گرآوری شده است که با ترجمه روان امیرحسین حیدری و توسط نشر آرما به بازار کتاب ایران عرضه شده است. این کتاب یکی از صداهای پرطنین مقاومت و ایستادگی مردم غزه در برابر ظلم و محاصره است که با زبانی توأم با احساس و واقعیتگرایی به روایت رویدادها، احساسات و زندگی مردمان این سرزمین محاصرهشده میپردازد.
نویسندگان این داستانها، جوانان بیست سالهای هستند که اگر چه صدای بمب و گلوله بخشی از زندگی انها و خانواده آنها بوده است، اما داستانهایشان به ما میآموزد که چگونه باید روحی تسخیر ناپذیر و ارادهای ناگسستنی داشت. این جوانان در حقیقت نسل بعدی نویسندگان و اندیشوران فلسطینی هستند.
این کتاب برای تمام کسانی که به مسائل انسانی، حقوق بشر، مقاومت و تاریخ معاصر خاورمیانه علاقهمند هستند، جذاب و خواندنی خواهد بود.
خورشید بالا آمده و گرمای هوا طاقت فرسا بود.
پسر سرش را به نیمکت تکیه داد نگاهی به ساعتش انداخت و چشمانش را بست تا آنها را از گرمای کشنده رها سازد. آب دهانش را جمع کرد و در تلاش برای مبارزه با موج نابه هنگام تشنگی آن را قورت داد. زمانی که تصمیم گرفت درباره موضوعی خوشایند فکر کند موهای طلایی دختر نظرش را جلب کرد قدش کوتاه بود و یونیفرم ارتش او را قد کوتاه تر نشان می داد زیبایی اش را نمیتوانست انکار کند دختر را که در پارک می چرخید تماشا کرد. با خودش گفت شاید اهل بلونیاست. شاید اگه توریست میبود میتونستم دوستش داشته باشم حواسش از دختر پرت شد صدای ترافیک و جمعیت دوروبرش بر افکار او هجوم بردند، این صداها خاطرات را دوباره در ذهنش زنده کردند او با برادرش به سوی تانکر آب سازمان امداد و کار ملل متحد در فلسطین میدوید تا آب بیاورد. چند روزی بود که کمپ آب تازه نداشت. دو گالن را پر کرده آنها را برداشته و روی شانه هایشان گذاشتند و در راه برگشت تا خانه در کنار کمپ تلوتلو میخوردند هر وقت صدای یک پرنده را می شنید گالن را زمین گذاشته و میخواست آن را دنبال کند. هروقت مادر در خانه نبود این کار سرگرمی مورد علاقه شان بود.
نظرات