«عزیز جهان» خاطرات واقعی یک شخصیت دلنشین است، پرفسور عزیزالله خضری یک متخصص ارولوژی در شیراز است که فراز و نشیب زیبای زندگی ایشان به عنوان یکی از مفاخر پزشکی سرزمینمان، به شیوهای هنرمندانه در اثر مقابل بیان شدهاست؛ برای همین اکبر صحرایی نویسنده کتاب است و پس از حدود ۳۰۴ساعت مصاحبه، داستان را از یک روستای کوچک در سال۱۳۰۶ یعنی ابتدای حکومت رضاخان شروع میکند و قدم به قدم با رشد یافتن مرد اصلی این کتاب، به سال ۱۳۶۲ میرسد و درپس آشوب جنگ، یک عاشقانه شیرین با جهان بانوی توکلی، متخصص هوشبری به شکلی و مجمل و باورپذیر تداعی میشود و داستان ما رنگی از زندگی مشترک و تصمیمات تازه و ستودنی مشترک را میگیرد.
مثلا در بخشی از این کتاب میخوانیم:
((هرچه چشم انداختیم ماشین و وسیلهای ندیدیم و محمود هم روی پشتم درد میکشید و ناله میکرد… دل به دریا زدم وخودم را انداختم جلوی ماشین سواری. ماشین به ناچار ترمز کرد…))
نظرات