کتاب عالیجناب، شیخ فضلالله نوری به قلم موفق مهدی رمضانی برگی از تاریخ ایران زمین را مرور میکند. مهدی رمضانی ماهیت استعمار و حکومت منفعل قاجار، نقش میرزای شیرازی و شیخ فضلالله نوری در تحریم تنباکو و قدرت مرجعیت شیعیان در نابودی نقشههای استعماری را بازگو میکند.
«بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال توتون و تنباکو در حکم محاربه با امام زمان (عج) است.»
همین یک جمله میرزای شیرازی کافی بود تا قلیانها از خانه عوام تا دربار ناصرالدین شاه شکسته شود و بریتانیای استعمارگر در نقشه شوم خود شکست بخورد.
ماجرا از قرارداد 1907 آغاز میشود. قرادادی بین امپراتوری بریتانیا و روسیه که به موجب آن پس از تصاحب ایران، آن را به دو نیمه بین خود تقسیم میکردند و حکومت نالایق قاجار هیچ نقشی در این بازی نداشت. اما آنها از قدرت شیخ فضلالله و میرزای شیرازی بیخبر بودند. هر گونه تحرک علیه مرجعیت شیعه میتوانست موجی از نارضایتیها را در دل ایران زمین به آتشی علیه استعمار تبدیل کند.
میرزای شیرازی که خطر استعمار را درک کرده بود شاگرد خلف خود، شیخ فضلالله نوری را از سامرا به تهران میفرستد. ناصرالدین شاه در سومین سفر خود پای قرارداد استعماری دیگری مینشیند. زراعت توتون و تنباکو از دوره صفویه به اوج خود رسیده بود. اما ناصرالدین شاه تمام دست رنج سالانه مردم را به مدت پنجاه سال به کمپانیهای انگلیسی واگذار کرده بود. آنها فقط باید به انگلیسیها تنباکو میفروختند و عایدی این فروش برای مردم هیچ بود. حتی بسیاری از نظامیان انگلیسی میتوانستند خاطیان را مجازات کنند. اما میرزای و شیخ نوری با شبکه سازی خود در ایران، سیلی محکمی بر صورت انگلیس زدند. حالا استعمارگران فهمیده بودند قدرت دست شاه نیست. این کار شیخ فضلالله را سخت میکرد. بالاخص که میرزای شیرازی دیگری عمری به دنیا نداشت.
کتاب حاضر از نهضت مشروطه، قحطی جنگ جهانی اول، پیوند بین مرجعیت و مردم، اعدام شیخ فضلالله نوری، به توپ بستن مجلس، ظهور فرقه باب و ماسونها در ایران و اتصال مشروطه استبدادی به حکومت رضا خان میگوید.
برای اطلاع از تاریخ و تلاش برای عدم تکرار تاریخ.
از نوجوان ده ساله تا پیرمرد هفتاد ساله، همه مخاطب این برهه از تاریخ هستند.
خزانه دولت مظفرالدین شاه خالی بود و استقراض های مالی دولت قاجار از روسیه تزاری کمر مردم را شکسته بود. فلک شدن آیتالله کرمانی به دست حاکم کرمان و چند اتفاق دیگر، آتش اعتراضات را شعله ور کرد. رهبری اعتراضات با سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی در تهران بود. دو سیدی که به سیدین معروف شده بودند. تحصن اول علیه دولت قاجار در شاه عبدالعظیم حسنی شکل گرفت. میرزا مصطفی آشتیانی شیخ محمد صادق کاشانی و شیخ محمدرضا قمی هم سیدین را همراهی میکردند. اما نامی بزرگ بین تحصن کنندهها خالی بود. کسی که بعد از فوت میرزا حسن آشتیانی دیگر مجتهد اول تهران شده بود و مردم چشم به او داشتند. غیبت شیخ فضل الله نوری به چشم می آمد و ...
نظرات