کتاب «تاریخ تحولات سیاسی ایران» اثر دکتر موسی نجفی و دکتر موسی فقیه حقانی اثری سترگ در بررسی و مرور حوادث رخ داده در چهار قرن اخیر سرزمین ایران است. در بخش ابتدایی کتاب به شکل مقدمه ای از اهمیت مطالعه تاریخ و اینکه بررسی حوادث گذشته چه فوایدی برای انسان امروزی دارد توضیحاتی ارائه میشود که کلام ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار بزرگ ایرانی به این بخش ضمیمه گشته است. پس از مرور اجمالی آنچه بر اقوام دیرین این گذشته و بیان گذرای سلسلههای باستانی این سرزمین بحث جدی کتاب از دوره صفوی آغاز میگردد. از آنجا که حکومت صفوی تغییری شگرف در تاریخ سیاسی ایران زمین بود و از این دوره مکتب شیعه به شکل جدی در ایران قدرت گرفت و از سوی دیگر استعمارگران غربی به آرامی پا گرفتند و ایران را در ابتدا به عنوان یک رقیب سیاسی، اقتصادی و بعدتر به عنوان یک سرزمین غنی از منابع برای غارتگری میدیدند. تاریخ سیاسی ایران نیز به این دلایل از این برهه تاریخی اهمیتی دوچندان مییابد. پس از مرور اهم اتفاقات رخ داده در این دوره و چرایی وقوع آنها به سراغ دوره قاجاری میرویم که آغاز افول قدرت ایران در جهان است. در این دوره وجود شاهان بی کفایت سبب میگردد تا بخشهای بسیار گستردهای از خاک ایران جدا گشته و دول غربی با عقد قراردادهای ننگین به چپاول سرمایههای ملی مشغول گردند و اقتصاد ایران به شدت فقیر گردد. اتفاقات مشروطه و عدالت خواهی در اواخر حکومت قجری نقطه روشنی بود که بسیار زود خاموش گشت و با سرکار آمدن حکومت پهلوی امید برای تاسیس یک حکومت جمهوری براساس موازین شرع از بین رفت و بار دیگر استعمارگران بر سر این کشور حاکم گشتند و شاهان پهلوی در واقع فرمانبران اربابان انگلیسی و آمریکایی محسوب میگشتند. در این کتاب به شکل مفصل اهم اتفاقات رخ داده در این سه دوره مورد بررسی قرار میگیرد و تلاش شده ماهیت اتفاقات و علت وقوع هر رخداد نیز با استناد به منابع و نظرات مستند بررسی گردد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
گروه علمای عتبات دستشان برای اقدام در ایران کاملا باز نبود، با توجه به محدودیتهایی که بیگانگان و به ویژه عوامل انگلستان در عراق برای آنها کرده بودند و با توجه به حساسیت زیادی که به استعمار داشتند، کوشیدند به نحوی این دوران حساس و فشار ناشی از آن را با کمترین خسارت در سایه اسلام و حوزههای دینی سپری کنند. ولی نکته مهم این بود که نه سیاست نصیحت و یا پرهیز علمای عتبات از درگیری مستقیم و نه سیاست مبارزه مستقیم علمای بزرگ داخل ایران به تنهایی نمیتوانست در برابر مثلث استبداد رضاخان، استعمار غرب و سکولاریزم منورالفکران جریانی بزرگ ایجاد کند. با توجه به اینکه یک حلقه و زاویه اصلی این مثلث را فرهنگ غرب و تفکر ضددینی تشکیل میداد ضروری بود که دو سیاست علما با سیاست - یعنی سیاست فرهنگی - کامل شود. پی ریزی حرکت فرهنگی اصیل شیعی در قم از سوی آیت الله حائری واکنشی بود در برابر موج غربگرایی و اباحیت بعد از مشروطه طی دو دهه و سرکوب و یأس نیروهای مذهبی و همچنین تحدید حوزه نجف. اگر دو گروه قبلی علما در بعد سیاسی و یا انقلابی با دو ضلع استعمار و استبداد درگیر بودند، آیت الله حائری به ضلع سوم - یعنی لائیزم در حال پیشروی - توجه کرد و آن را جبهه اصلی مقابل دین برشمرد. آیت الله حائری با تأسیس حوزه علمیه قم بزرگترین بنیاد فرهنگ دینی را در مقابل عصر دروغین تجدد پی ریزی و تکمیل کرد.
نظرات