واژهها گاهی آنقدر قدرتمند میشوند که بار کوهی از معنا را بردوش میکشند، و آنقدر لطیف میشوند که بر بال قافیهها سنگینی نمیکنند.
«طوفان واژهها» اجتماع شاعرانه این دو صفت است؛ اثری آیینی از سید حمیدرضا برقعی که در قالبهای گوناگون و تازه بحر طویل، مربع_ترکیب، غزل_مثنوی و... سروده شده.
اگر به دنبال منظومه دلربای ابیاتی در موضوعات مهدویت، غدیر، فاطمیه و حماسه عاشورا هستید، به این اثر سر بزنید.
از جمله اشعاری که خواهید خواند چنین است:
((با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد ، واژه ی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند))
نظرات