کتاب «صور سکوت» نوشته محمد قائم خانی یک رمان تاریخی مفصل است. این اثر که جزو نامزدهای نهایی جایزه ادبی جلال نیز بوده در کارگاه مدرسه رمان انتشارات شهرستان ادب نوشته شده است. نویسنده این اثر را چندین بار زیر نظر نویسنده مجرب ایرانی بلقیس سلیمانی ویرایش نموده و در نهایت اثری منقح و هنرمندانه روانه بازار کرده است. این کتاب که با محوریت انتظار نوشته شده است نویسنده یک یهودی از منطقه خوزستان ایران است که در جستجوی منجی موعود میگردد. این داستان در قرنهای 12 و 13 هجری قمری میگذرد و ماجرا از جایی شروع میشود که قهرمان داستان با دیدن نشانههایی در آسمان به دل بیابان میزند و در جستجوی آن منجی است که در عهد عتیق از او صحبت شده است. ماجرای این کتاب در خوزستان، مدینه و شام میگذرد. ابراهیم که برای یافتن منجی به راه افتاده است در طی این راه میفهمد رسیدن به حقیقت سختتر از آن چیزی است که تصور میکرده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
راحیل حارث را نمیشناسد و نمیداند در آن کوچه او تنها کسی است که هنوز هم میانهاش با حکومت صاف نشده و برای همین اطمینانی را که سوده به حارث دارد درک نمیکند. در این چند روز شنیده که تا زمان جنگ احزاب برخی از مهاجرین با انصار در یک خانه زندگی میکرده اند. اما نمیداند که قبل از آن جنگ خانه حارث این جا نبوده خودش در جایی دیگر خانه داشته و برادری مهاجر را مهمان خانه خویش کرده بوده. بعد از احزاب، آن خانه را به مهمان شش ساله میبخشد و خانه حاضر در این کوچه را میخرد نمیداند او خزرجی است و سعید اوسی نمیداند که ساکنان که خانه این کوچه خزرجیاند و به غیر از سعید، تنها یک اوسی دیگر در آن زندگی میکند بداند هم معنی کوچه خزرجی را نمیفهمد و تفاوتش را با کوچه اوسی در نمییابد نمیداند هشت تن از خزرجیهای این کوچه برای قرار صبح با علی خوانده شدهاند. تازه بفهمد و سوده هم خبر بدهد که حالا برعکس سعید و حارث، بقیه اهالی کوچه رابطهشان را با مهاجرین حکومتی به هم نزدند نمیداند که حارث با سعید هم فرق میکند.
نظرات