یک شهر اخلاقی که ویژگیهای مخصوص به خود را دارد در ذهن همه ما نقش بسته است.
شهری که از بحرانهای جدی محیط زیستی، بزهکاریها، و ساختوساز غلط شهری فاصله گرفتهاست.
اکنون در اثر «شنیدن شهر» به سراغ پنج مقاله از نظریهپردازان حوزهی شهر، شهرسازی و جامعهشناسی شهر رفتهایم تا راه تحقق چنین هدفی را دقیقتر بررسی کنیم و در مسیر اجرای آن گام برداریم.
لیون امیل، جیمز تراگمورتن، لیونی سندرکاک، باربارا اکشتاین و رابرت بیورگارد از نویسندگان آشنای کتاب هستند که مطالعات روایی و مطالعات شهری را همسو کردهاند و با توصیف، تحلیل و استدلال دادههای رسمی، الگویی صحیح برای بهبود زندگی شهری را ارائه می دهند
در این نوشتار از نشر اطراف درقالبی روان و داستانگونه به خیابانهای پاریس، لندن، نیویورک پا بگذارید و از خطوط این کتاب شهر را بشنوید؛ چنانچه در بخشی از آن بخوانید که:
((آیریس… از وقتی چشم باز کرده بود، در همین خیابان زندگی میکرد… مغز او را کنار یکمیلیون مغز دیگر بگذارید. مغزهای زنانی که با جزئینگری ریز، عاشقانه و بیقرار، تاریخ هِرهی پنجرهها، لایههای رنگ، پردههای تعویضشده و تیرهای چوبیِ وصلهپینهشده را ثبت و ضبط میکردند. انگار ابزاری برای ضبط موسیقی باشد، نوعی نقشهی ششبعدی که تاریخها و زندگیها و عشقهای مردمان را، لندن را، در بر میگرفت؛ همچون یک نقشهی مقطع عمیق. اینجا جایی است که لندن در آن هستی مییابد.))
نظرات