مسائل مدرن به راه‌حل‌های مدرن نیاز دارند. موفق‌ترین مدیران در دنیای تجارت، آن‌هایی هستند که به اصطلاح ما ایرانی‌ها پادویی کرده‌اند و کف بازار بوده‌اند! در دنیای امروز شاید قالب تغییر کرده باشد، اما کاری که مدیر یک سازمان باید انجام دهد همان حساب‌وکتابی است که تاجران قدیمی آن را با شمّ اقتصادی خود همراه کرده و سود خود را بالا می‌بردند.

حالا کتاب «سود و دیگر هیچ» روشی تازه برای حساب‌داری ارائه کرده که صاحبان کسب‌وکار را از دغدغۀ دائمی زیان مالی رها می‌کند. این کتاب به قلم یکی از نویسندگان خوش‌نام دنیای کسب‌وکار نوشته شده؛ فردی که با اعتمادبه‌نفس تمام، سیستمی نوین برای دگرگونی نگرش کارآفرین‌ها به سود و زیان طراحی کرده است. در حساب‌داری سنّتی فرمول طلایی و اساسی به شکل زیر است: «فروش – هزینه = سود».
حالا «مایک میکالوویتس» کتاب خود را براساس شکل دگرگون‌یافتۀ این روش ارائه کرده و فرمول پیشنهادی خود را به این صورت درآورده است: «فروش – سود = هزینه».

«مایک میکالوویتس» در کتاب خود، با تکیه بر اینکه هر کارآفرین نوپایی به دنبال تأمین مخارج خود است، پیشنهاد می‌کند با این روش سود خود را تضمین کنید. طبق این فرمول، مدیران سازمان‌ها و صاحبان کسب‌وکار، با کم کردن سود خود از کل میزان فروش و اختصاص مابقی آن برای تأمین مخارج، با مثال‌های فراوان خود، نوع نگاه تازه‌ای را مطرح می‌کند که با دنبال کردن آن سود مداوم و پیشرفت همیشگی کسب‌وکار شما صددرصدی است.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانیم:

«شما به موجودی بانکتان نگاه می‌کنید و تغییر عمده‌ای می‌بینید. آخ جان! در حدود ده دقیقه حسّ فوق‌العاده‌ای دارید و بعد تصمیم می‌گیرید که همۀ صورت‌حساب‌هایی را که روی هم تلنبار شده بودند، بپردازید. موجودی حساب صفر می‌شود و خیلی سریع همان احساس بسیار آشنای تیر کشیدن قفسۀ سینه به شما دست می‌دهد.
هنگامی که به جای حساب بانکی‌ای با موجودی معقول، با موجودی تقریباً صفرِ آن مواجه می‌شویم، چه می‌کنیم؟ فوراً وحشت می‌کنیم. وارد حالت «آماده‌باش» می‌شویم: نیاز به فروش سریع! نیاز به برقراری تماس‌های تلفنی برای وصول مطالبات! نیاز به اینکه وانمود کنیم موعد صورت‌حساب‌ها هرگز فرا نمی‌رسد یا فرستادن چک‌هایی که خیلی اتّفاقی فراموش می‌کنیم امضایشان کنیم. وقتی که می‌دانیم تهِ حساب بانکی‌مان پول نیست («ته حساب پول نیست» هم برای خودش داستانی است... ته حساب تا کجا می‌شود پول نباشد؟!) هر کاری خواهیم کرد تا تنها چیزی را که از پسش برمی‌آییم بخریم: زمان.
می‌خواهم برخلاف نظر شما گمانه‌زنی کنم و حدس بزنم که شما فقط به صورت تصادفی یا موردی صورت سود و زیان‌تان را بررسی می‌کنید. شک دارم که به ندرت به صورت جریان وجوه نقد یا ترازنامۀ خود نگاه کنید. و اگر هم نگاه کنید شک دارم که این اسناد را به صورت روزانه مرور کنید یا دقیقاً متوجه شوید که چه می‌گویند. اما شرط می‌بندم که هر روز حساب بانکی‌تان را چک می‌کنید، مگر نه؟ مشکلی نیست. اگر شما روزانه حساب بانکی‌تان را نگاه می‌کنید، می‌خواهم به شما تبریک بگویم؛ چون به این معنی است که شما یکی از رهبران عادی کسب‌وکار - نه ، نه- یکی از رهبران معمولی کسب‌وکارید؛ بیشتر کارآفرینان همین‌طوری رفتار می‌کنند.»