کتاب زندان زاهر، اثر محمدرضا عابدی شاهرودی، به روایت زندگی امام موسی کاظم (علیهالسلام) در دوران سخت و پرفراز و نشیب زندانهای عباسی میپردازد. در این اثر که توسط انتشارات بهنشر منتشر شده، هشت داستان کوتاه و پرمحتوا گنجانده شدهاند که هرکدام گوشهای از مبارزات اجتماعی، معنوی و کرامات امام هفتم شیعیان را به تصویر میکشند.
نویسنده با بهرهگیری از منابع معتبر تاریخی چون «مدینه المعاجز» و «عیون اخبار الرضا»، داستانهایی بهجا و عمیق از زندگی امام موسی کاظم (علیهالسلام) خلق کرده است. از معجزات آن حضرت گرفته تا چالشهای اجتماعی و ظلمهایی که در دوران هارونالرشید متحمل شد، همه به زیبا و با دقت در این کتاب بازگو میشوند. داستانهایی همچون «پابرهنه»، «وضو»، «شتر»، «مزرعه» و «جانشین» هرکدام نمایانگر ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در آن دوران هستند که با نثری ساده اما تاثیرگذار به نگارش درآمدهاند.
زندان زاهر نه تنها یک کتاب داستانی، بلکه دعوتمندی است به تأمل در زندگی امام موسی کاظم (علیهالسلام) و درک عمیقتر از شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان. این اثر با شخصیتپردازی قوی و توصیفات دقیق، همچون نوری تابان در دل تاریکیها به نمایش میآید.
کتاب زندان زاهر را به علاقهمندان به تاریخ اسلام، زندگی امامان معصوم (علیهمالسلام) و داستانهای معنوی با مضامین اخلاقی و اجتماعی پیشنهاد میکنیم. همچنین پژوهشگران و دانشجویان علوم دینی نیز از این اثر بهرهمند خواهند شد.
سعد به شدت نحس بود؛ البته خودش این را قبول نداشت ولی باور کنید که نحس نحس نحس بود. آن قدر نحس بود که به جای نحسی از واژه سعد استفاده می کردند. مثلاً به جای چه روز نحسی . میگفتند چه روز سعدی ، البته نه سعدی شاعر، منظور اشاره به سعد بود که به عنوان صفت به روز متصل شده است، ولش کنید، خودم هم قاطی کردم که چی شد بالاخره سعد ، کشاورز بود و کشاورز واقعاً بدی هم بود. اساساً تمایلی نداشت شیوه های زراعتش را توسعه بخشد و بهره وری در آبیاری را در کارش به انجام برساند. بسیار یک دنده و لجباز بود و به هیچ صراطی هم مستقیم نبود. هر چقدر که همسر و فرزندانش به او میگفتند که دست از این لجبازیهایش بردارد ، ممکن نبود و حاضر به کوتاه آمدن نبود.
نظرات