امام صبور
کتاب سلما هم سفری از گنبد خضرا اثری از معصومه یزدانی درباره سبک و سیره زندگانی حضرت امام موسی کاظم (ع)، هفتمین امام شیعیان برای مخاطبان نوجوان است و خواننده را با این امام همام با روایت داستانی که از منابعی همچون عیون اخبارالرضا (ع)، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، الکافی، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار و الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد نگارش شده بیشتر آشنا میکند. زندگی این امام بزرگوار به عنوان یکی از نمونههای صبر و تحمل در برابر مشکلات و سختیهای آن شناخته میشود و داستان ها و ماجراهای زیادی از دانش و حکمتهای ایشان به نسلهای بعدی منتقل شده است که برای همگان ارزشمند هستند.
"انگشت سلما از ریشههای درهم درخت که زیر غلاف به هم میرسیدند، رد شد و دوباره به نرمی آستر رسید. چشمهایش را باز کرد و شمشیر را از جعبه بیرون آورد. انگشتهای دست راستش را دور قبضه شمشیر حلقه و پاهایش را به عرض شانه باز کرد. بعد پای راستش را نیم گام جلو گذاشت و به دشمن نامرئی مقابلش حمله کرد، چپ و راست، بالا و پایین و بالاخره نوک شمشیر داخل حفره شکم دشمن فرو رفت و یک فشار دست، همراه با پیچش مچ دست و خلاص. دشمن فرضیاش را تصور کرد که دستش را روی شکمش گذاشته و آرامآرام پایین میرود و در هر وجب پایین رفتن، به شکل زبیدهخاتون درمیآید. سلما از تصور خونی که از شکم چاق زبیدهخاتون بیرون میریخت، مورمورش شد و بهسمت پنجره رو برگرداند. سایه دیوارهای محوطه اقامتگاه بانوان به حوض فوارهدار رسیده بود و سلما باید خودش را میرساند به میدان مشق تا وسط سربازهای پوشالی، از استاد شمشیرزنیاش درس بگیرد." آنچه خواندید بخشی از این کتاب بود.
نظرات