حوادث صدر اسلام به گونه‌ای پیش رفت که قدرت به ناحق از خاندان عصمت و طهارت گرفته شد و پست‌ترین افراد عالم به جای آن‌ها به خلافت و حکومت رسیدند. اما ائمه که از جانب خدا مامور به هدایت امت و چراغ رسالت در میان مردم بودند بر خود لازم می‌دانستند به هر طریق که شده معارف اسلام را منتشر کرده و تا آنجا که توان دارند برای تشکیل حکومت عدل اسلامی تلاش کنند. در زمان حکومت بنی العباس که اختناق و دستگیری محبان و امامان شدت بیشتری گرفت ائمه به ناچار به شکل مخفیانه امور خود را پیش می‌بردند. در این میان برخی محبین ائمه با نفوذ در دستگاه خلافت تلاش می‌کردند تا از این طریق بتوانند کمی فشار بر شیعیان را کم کنند.

یکی از شیعیان حقیقی که با دستور امام موسی ابن جعفر (علیهما السلام) در حکومت هارون الرشید نفوذ کرده بود علی ابن یقیطین بود. سعید محمدی با الهام از زندگی همین یار امام داستان جذابی به نام «ماموریت در قصر» نوشته است. نویسنده این کتاب را برای مخاطب نوجوان نوشته و تصویرگری محمد صادق بر جذابیت اثر افزوده است. داستان از جایی شروع می‌شود که فردی به نام حارث به وفاداری علی ابن یقطین به حکومت عباسی شک می‌کند و توطئه‌ای می‌چیند تا دست او را برملا کند اما با عنایت امام این نقشه نقش بر آب می‌شود.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

یکی از ماموران حارث از دور مراقب ورود و  خروج افراد به خانه علی بی یقطین است. چند نفری به صورت انفرادی وارد خانه شده و دو سه نفری از آنجا خارج می‌شوند. مامور متوجه عبور زنی از جلوی خانه می‌شود، با هوس نگاهی به زن کرده و اطرافش را نیز نگاه می‌کند. او را تا سر کوچه دنبال می‌کند. او را تا سر کوچه دنبال می‌کند؛ ولی وقتی به یاد ماموریت خود می‌افتد، باز می‌گردد. زن نیز از کوچه خارج شده و به سمتی می‌رود.