روایت موفقیتها و افراد موفق از جمله مسائلی است که به خودباوری و امید جامعه بسیار کمک میکند. اگر در مقابله هجمه دشمن که تلاش دارد شکستها و ناکامیهای جامعه را بازتاب دهد و امید و انگیزه را از جوانان ایرانی بگیرد ما نیز پیشرفتها و آدمهای موفق این مرز و بوم را روایت کنیم میتوانیم به مبارزه فرهنگی با آن ها بپردازیم.
دکتر احمد خالدی جزو مدیران موفقی است که سالیان سال در سمتهای مختلفی به این کشور و ملت خدمت کرد اما چون انسانی مومن و متقی بود شاید نامش به اندازه بسیاری از مدیران کلان دیگر شناخته شده نباشد و همواره در سایه تمام همّ و انگیزه خود را بر خدمت به خلق گذاشته بود و به دنبال نام و ننگ نبود.
او جزو دانشجویان مبارزی بود که در سالهای پیش از انقلاب به مبارزه با حکومت ظالم پهلوی پرداخت و در سالهای آغازین انقلاب جزو کادر موسس دانشگاه امام صادق (علیه السلام) بود. او در دهه هفتاد و هشتاد جزو مدیران ارشد چند وزارتخانه و شورای امنیت ملی بود. بسیاری از همکاران و زیردستان ایشان از دکتر خالدی به عنوان مدیری پاکدست و دقیق یاد کردهاند که تمام تلاش و همت خود را بر پیشبرد و موفقیت کشور گذاشته بود. خاطرات این مدیر جهادی در کتاب «جولان جوانمرد» در دو بخش با محوریت خانواده و در جایگاه مدیر بررسی کرده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
پدر با ایران خودرو زیاد داستان داشت. آن زمان ایران خودرو میخواست پژوی آردی تولید کند پدر گیر داد که چرا خودرویی با این کیفیت نازل میدهید دست مردم به هیچ عنوان نمیگذاشت آردی بیاید بیرون تفکرش برای بازار خودروی کشور جالب بود. میگفت: «برای اینکه قیمت خودروی داخلی بشکنه و از این حالت مافیاگونه خارج بشه، سیاست گذار باید سالیانه ده هزار خودروی با کیفیت مثلاً از ایتالیا در محدوده قیمت محصولات ایران خودرو وارد کنه تا انحصار شکسته بشه. به جای اینکه شرکت خودروسازی خودروی بیکیفیت آلاینده هوا و با ایمنی ضعیف بده دست مردم هم تولید داخلی تقویت میشه هم مردم سود میبرن پدر با همین نگاه لایحه ای را هم برد مجلس تا این ایده را اجرا کنند؛ اما متأسفانه ایران خودرو به شدت لابی کرد و آدمها را با یک سوییچ ماشین خرید.
نظرات