کتاب «حوض شربت» نوشته مریم قربان زاده خاطرات یکی از بانوان قهرمان این سرزمین است که مثل دیگر مادران و همسران در پس پرده فعالیتها و اتفاقات مهمی قرار داشته است. او همسر یکی از یاران امام خمینی (ره) است که در جریان نهضت انقلاب اسلامی همراه و یاور ایشان بوده است. بتول باوقار دختری از شهر فردوس است که در نوجوانی همسر طلبهای به نام اسماعیل فردوسی پور میشود. شیخ اسماعیل در همان آغاز زندگی تصمیم به هجرت از حوزه مشهد به حوزه نجف را میگیرد. سفر سخت این خانواده با دو فرزند خردسال انجام میگیرد و پس از آن نیز بتول باید با زندگی ساده و فقیرانه همسر طلبهاش در شهر نجف بسازد. شیخ اسماعیل در این شهر با امام آشنا میگردد و به یکی از فعالان نهضت او تبدیل میشود که در تمام لحظات انقلاب ایشان را همراهی میکند و پس از انقلاب نیز فعالیتهای خود را ادامه میدهد. ایشان در حادثه هفتم تیر به همراه شهید بهشتی در حزب جمهوری قرار داشتند و در طی این حادثه به شدت مجروح گشت. بتول که در تمام زندگی سخت حاج اسماعیل همراه او بوده در این لحظات سخت نیز پرستارش میگردد و او را از مرگ نجات میدهد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
یاران نزدیک آقا روح الله خمینی دوباره در منزل شیخ اسماعیل فردوسی پور جلساتشان را تشکیل میدادند و درباره رساندن پیامها و سخنرانیهای امام به ایران و ایرانیان خارج از کشور تبادل نظر میکردند. محتشمیپور، ناصری، دعایی و محمد منتظری که از خارج کشور به نجف میآمد حلقه اصلی این گروه از انقلابیون بودند. در نجف کسی حاضر نبود اعلامیههای آقا را تکثیر کند. با پرس و جو از افراد امین و محرم بالاخره حاج عبدالزهرا یک عکاسی مطمئن به شیخ اسماعیل معرفی کرد. حاج عبد الزهرا، بازاری ایرانی الاصل اهل معرفتی بود که به طلاب ایرانی نیازمند کمک میکرد. برنج حبوبات و اجناس مورد نیاز طلبهها را بسیار منصفانه و خیرخواهانه در اختیارشان میگذاشت. حکومت عراق اگر از مراودات حاج عبدالزهرا با خبر میشد، او و چهار پسرش را که مثل خودش اهل مبارزات مخفیانه بودند، زنده نمیگذاشت.
نظرات