کتاب بگذارید خودم باشم اثر نرجس شکوریانفرد است که نشر عهد مانا منتشر کرده است.
بگذارید خودم باشم نه فقط یک داستان است، بلکه فریاد آرام ولی مصمم یک دختر نوجوان است که میخواهد خودش باشد؛ نه آنطور که دیگران میخواهند، بلکه آنطور که خودش احساس میکند، میفهمد و رشد میکند. نرجس شکوریانفرد با نثری صمیمی، خواننده را وارد جهان پرچالش نوجوانی میکند؛ جهانی پر از تردید، ترس، سوال، امید و تلاش برای شنیده شدن.
داستان از دل خانوادهای مذهبی روایت میشود؛ جایی که شخصیت اصلی با سوالهایی مواجه است که پاسخی سرراست برایشان وجود ندارد. این کتاب، در ستایش اصالت و خود بودن است، نه در نفی سنت و نه تمجید بیچونوچرای مدرنیته. همه شخصیتها، از پدر و مادر تا دوستان و معلمها، واقعیاند؛ خاکستری، نه سیاه و سفید.
شکوریانفرد بهجای پند دادن، قصه میگوید؛ قصهای که میتواند برای هر نوجوانی آشنا باشد و برای هر والد و مربیای قابل تامل. «بگذارید خودم باشم» کتابیست برای آنهایی که احساس میکنند در میان نقابها و نقشها، خودشان را گم کردهاند.
اگر در جستوجوی صدای درونیات هستی، اگر پدر یا مادری هستی که میخواهی فرزندت را بهتر بفهمی، یا اگر معلمی هستی که اهل شنیدن است، این کتاب همراهی ارزشمند برای توست.
چشم میبندم و خودم میدانم که کیان محدودم میکرد، آزادیم را گرفته بود، بدتر هم بود، اسیرش بودم نه رها... آن دو هفته خودم دیدم بچههایی که سرگروه بودند اجازه نداشتند بدون اجازه کیان با هر کسی چت کنند هر جایی بروند، حتی شعارهایی که در خیابان میدادند باید از کیان میگرفتند رنگ لباس را او تعیین میکرد.... کیان می گفت دروغ بگویید کتک بزنید فحش بدهید.... من به خاطر پدر و مادر و دایی کمتر میانشان میرفتم، وجدان خودم هم میگفت همه اینها بد است، اما آنها برای رسیدن به هدف... چه احمق بودم من این اسارت را آزادی میدانستم.
تمام اینها همراه میشود با تمام صحنههایی که از کیان به خاطرم میآید و من برای تکتکشان در تنهایی هایم گریه کرده بودم و چه قدر بد راست میگوید دایی این روزها روزهای نفرت پراکنی است هر چه دایی و سوده اینجا آرامش و محبت دارند کنار کیان همه اش وحشتناک بد میدیدم و میشنیدم.
نظرات