کتاب «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه» ماجرای روزنامهنگار مصری به نام عاطف حزین است که از سوی فضای ژورنالی ماموریت میگیرد به کشور جعلی اسرائیل برود. این اثر از دیدگاه فردی روایت میشود که نه طرفدار حماس و نیروهای مقاومت است و نه با خود اسرائیل مشکل جدی دارد بلکه ماهیت کنونی این رژیم را پذیرفته و راه حل برای برطرف شدن مشکلات را صلح کشورها و مردم فلسطین با اسرائیل میداند. اهمیت کار از همینجا هویدا میگردد که فردی با چنین تفکری پس از بازدید از شهرهای اسرائیلی و مشاهده نوار غزه از نزدیک به این نتیجه میرسد که اسرائیل هیچگاه با کشورهای اسلامی سرسازش نخواهد داشت و خود منبعی که شرارت و بحران در خاورمیانه تولید خواهد کرد. نکتهای که به صراحت در عنوان کتاب آن را فریاد میزند. او در گفتگوی با مسلمانان ساکن مناطق اشغالی و شهرک نشینان به این دستیافت بسیار مهم میرسد. وحید خضاب که در حوزه اسرائیل و فلسطین مطالعات فراوانی انجام داده است و چندین ترجمه در این حوزه منتشر گردانده این اثر را برای شناخت دشمن از دیدگاه یک راوی خنثی به خواننده ایرانی تقدیم کرده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
اسرائیل مهندس یحیی عیاش را ترور کرد و ۹۰۰ فلسطینی دیگر را کشت. این یعنی هیچ کدام از اعضای حماس نمیتوانند احساس امنیت کنند چون حکومت خودگردان از آنها حمایت و محافظت نمیکند. عیاش در منطقه زیر نظر حکومت خودگردان زندگی میکرد مگر غیر از این است؟ چه معنی دارد که اسرائیل وارد شود و او را ترور کند؟ جوابی داری؟ حرف حماس بر این منطق استوار است که اگر تو نمیتوانی از من محافظت کنی پس من هم تا وقتی دست آنها به اینجا میرسد میروم و در دل خانهشان عملیات انتحاری میکنم این تفکر حماس است کی به این فکر رسیدند؟ وقتی یقین کردند اسرائیل نیروهای در بندشان را آزاد نخواهد کرد. حماسیها میپرسند در توافقنامه اسلو از کرانه باختری چه چیزی گیر ما فلسطینی ها آمد؟ فقط ۳۰ درصد بعد از آنکه مرحله نهایی توافق هم اجرا شود این رقم به ۶۰ درصد خواهد رسید. پس در نهایت چهل درصد کماکان در دست اسرائیل خواهد ماند حتی با این وجود هم حماسیها طبق توافق قاهره با عرفات متعهد شدند که در مسیر اجرای توافقنامه اسلو مانع ایجاد نکنند به این حرفشان هم پایبند بودند تا آنکه اسرائیل تحریکشان کرد و عیاش را کشت.
نظرات