کتاب «آوریل درون کودتا» نوشته ارنستو وینگاس پونژاک نویسنده، روزنامه نگار و سیاستمدار ونزوئلایی است. این اثر پیرامون کودتای 11 آوریل 2002 در کشور ونزوئلا نگاشته شده است. او که در آن مقطع جزو مدیران ارشد کشور است از نزدیک شاهد خیانت‌ها و اتفاقات پشت پرده‌ای بود که پیش از کودتا و پس از آن رخ دادند. او انتخاب هوگو چاوز فریاس در دسامبر 1998 را جزو آغازین نتایج بحران و فروپاشی نظام سرمایه داری در جهان دانست. رئیس جمهوری با تفکرات سوسیالیستی که بلافاصله سیاست‌های عدالت خواهانه‌ای در پیش گرفت و با تصویب قانون اساسی جدید تغییرات بنیادینی در کشور ایجاد کرد. این تغییرات موازنه ثروت و قدرت در کشور را تغییر دادند و منافع بسیاری از فئودال‌ها و سرمایه داران کهنه‌کار این منطقه را به خطر انداخت. برنامه‌های سیاسی و اقتصادی او به مذاق سیاستمداران ایالات متحده خوش نیامد و آن‌ها با همراهی مخالفان داخلی درصدد برنامه ریزی توطئه‌ای مخفی برآمدند. این نقشه‌ها منجر به کودتایی نظامی شد که تنها دو روز دوام آورد و در نهایت چاوز با حمایت مردمی و شکست توطئه غربی به قدرت برگشت. نویسنده که خود در آن مدت مسوولیت اجرایی داشته از جوانب مختلف این ماجرا به شکل مستند آگاه بوده و توانسته روایتی دقیق از این کودتا که رنگ وبوی آمریکایی دارد، ارائه دهد.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

در ارزیابی سریعی که با فرماندهی عالی انجام شد به این نتیجه رسیدیم که قرار است کشت و کشتار وسیعی نه تنها در میان نظامیان، بلکه در میان غیر نظامیان نیز رخ دهد. زیرا ما شاهد انبوهی از مردم در شهرک‌های حلبی نشین بودیم که آماده بودند تا به مرکز شهر بروند. برای جلوگیری از این کشت و کشتارها می‌توانستیم گفت وگو و مذاکره کنیم، به شرط آنکه شرایطش فراهم میشد. رینکن گفت در ابتدا رهبران کودتا شروط چاوز را پذیرفتند، ولی بعداً به دلیل ایدۀ ماکیاولیستی برخی از آنها مبنی بر اینکه آقای رئیس جمهور باید زندانی و به پایگاه هوایی لاکارلوتا برده و در آنجا محاکمه علنی شود این شروط رد شدند. لوکاس رینکن یک مورد افسری را به یاد آورد که «کمی با وجدان تر» بود و از همراهانش در کودتا پرسید: با قوانین و مقررات چه کنیم؟ پاسخ به گفته وی چنین بود اینجا هیچ قانون یا قاعده ای وجود ندارد در این لحظه ما قانون و قاعده هستیم.