کتاب «یوسرائیل و صهیوناکراسی» تحلیلی جامع در رابطه با هویّت واقعی، انگیزهها و اهداف دولت جعلی اسرائیل است که با استناد به منابع رسمی آمریکا و اسرائیل، حقایق پنهانی را افشا میکند که راه تکذیب و کتمان را بر صهیونیستها میبندند. این کتاب با مراجعه به دایرۀالمعارف «فانک اند وگنالز (funk and wagnalls)» مجموعهای کمنظیر از اسناد و مدارک متنی و تصویری را گردآوری کرده که تاریخ شکلگیری صهیونیسم به حمایت بریتانیا، سلطۀ اقتصادی و سیاسی این قشر بر آمریکا و جهان، جنایات گستردۀ این رژیم از جنگ جهانی گرفته تا نسلکشی در فلسطین و همچنین اهداف امروز جُهود را (اشارۀ نویسنده به یهودیان صهیونیست)، با ساختاری مستندگونه و تحلیلی به تصویر میکشد.
«سید هاشم میرلوحی» عنوان کتاب را با ترکیب «آمریکا + اسرائیل» (USA+ISRAEL) و «صهیونیسم + دموکراسی» (ZIONISM+DEMOCRACY) خلق کرده که به روشنی نشان میدهد چطور پشت ستارۀ آبیرنگ پرچم اسرائیل، پنجاه ستارۀ پرچم آمریکا پنهان شده و البته اینکه چگونه سیستم استثماری صهیونیسم در لباس مردمسالاری به ساختار حکومتی آمریکا سلطه دارد. این کتاب از بخشهای متعددی تشکیل شده که در عناوین زیر، از سرگذشت و آمال و سرنوشت این رژیم منحوس پردهبرداری میکند.
۱. کتب دینی، نقشۀ راه و ماهیت جهودان
۲. ترفند جهودان برای نفوذ در حکومتها
۳. جنایات علیه بشر توسط صهیونیسم
۴. فعالیتهای غیرصلحآمیز هستهای اسرائیل
۵. ترور جان اف. کندی به دستور بن گوریون
۶. تاریخچۀ دمکراسی در آمریکا
۷. نوع حکومت در انگلستان، کانادا و استرالیا
۸. آزادی و حقوق بشر در آمریکا
۹. ضمیمه؛ دربارۀ عهد عتیق، ضد مسیح و دو جنگ جهانی
۱۰. نفت و گاز
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
««تأسیس فرماندهی مرکزی»
یکی از اهداف جهودان صهیونیست جهت حاکمیت و سلطه بر تمام دنیا، ایجاد یک فرماندهی مرکزی بوده است تا با در اختیار گرفتن آن بتوانند بر تمام دنیا حکومت کنند. لذا جهودان صهیونیست در صدد بودند تا با ایجاد یک جنگ جهانی و کشتاری عظیم، ملل دنیا را مجبور سازند تا از روی ناچاری و از فرط استیصال، برای اینکه کشتار شهروندان آنها پایان یابد و دیگر جنگ عظیمی در دنیا رخ ندهد، به ایجاد یک فرماندهی مرکزی تن دهند. لذا بدین ترتیب و در این راستا، در پایان جنگ جهانی اول جهودان صهیونیست از طریق یکی از عوامل خود به نام «ودرو ویلسون» رئیس جمهور اسبق آمریکا، که شرح رابطۀ او با جهودان صهیونیست در بخش اسرائیل در کتاب «آمریکا بدون نقاب» گذشت، ایجاد یک چنین فرماندهی مرکزی را تحت نام «جامعۀ ملل» پیشنهاد کردند و این فرماندهی مرکزی ایجاد گردید؛ ولی این سازمان و تشکیلات موفق نبود و جهودان صهیونیست ناکام ماندند. بدین جهت جهودان صهیونیست جنگ بزرگ دیگری را که جنگ جهانی دوم بود پیگیری کردند تا شاید این بار، ملل مختلف دنیا دوباره از روی ناچاری و از فرط استیصال برای اینکه کشتار شهروندان آنها پایان یابد به ایجاد یک چنین فرماندهی مرکزی تن دهند.
این بار جهودان صهیونیست موفق شدند و بعد از جنگ جهانی دوم این فرماندهی مرکزی به نام «سازمان ملل متحد» پایهگذاری شد. در دسامبر سال ۱۹۴۵ کنگرۀ آمریکا از این سازمان دعوت کرد تا این فرماندهی مرکزی را در ایالات متحدۀ آمریکا بنا کنند. در سال ۱۹۴۶ میلادی «جان دی. راکفلر» که بعضی از آمریکاییها او را یک جهود پنهانی (کریپتو جو) میخوانند، مبلغ ۸/۵ میلیون دلار برای خرید زمینی جهت احداث این فرماندهی مرکزی در کنار رودخانۀ ایست در شهر نیویورک هدیه کرد و بنای آن در اواسط سال ۱۹۵۲ میلادی پایان یافت و در طول دهههای گذشته، جهودان صهیونیست افراد گوناگونی از عوامل و مهرههای خود را نیز، حتی از جهودان صهیونیست به اصطلاح ایرانی را، در این فرماندهی مرکزی گماردهاند. در این فرماندهی مرکزی که در حقیقت باید آن را «سازمان ملل متحد صهیونیست» نامید، جهودان صهیونیست از طریق کشورهای عضو که در چنگال آنها قرار دارند -نظیر آمریکا، انگلیس فرانسه و غیره- آرمانهای خود را محقق میسازند؛ از تحریم و حملۀ نظامی علیه بعضی از کشورها گرفته تا صدور قطعنامه و محکوم نمودن کسانی که منکر هولکاست جهودان میباشند.»
نظرات