مستندساز، روزنامهنگار، نظریهپرداز و البته نویسنده شهیدی که سالهای پس از انقلاب با قلم و نگاه منحصر به فرد خود، حقیقت را بر برگههای کاغذ و پرده سینمای اسلامی به تصویر میکشید، سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی بود.
مردی که مسیر آسمان را بیشتر از جادههای زمین میشناخت و آثار به جای مانده از او همچنان، مثل ستارهای درخشان راه را برای جویندگان حقیقت و پارسایی روشن میکند.
از راوی صادق و هنرمند مستند «روایت فتح» چندین مقاله، فیلم، دست نوشته و... موجود است که در انتشارات واحه، جمعآوری، پیادهسازی و با همان قلم اسرار آمیز به چاپ رسیدهاست.
یکی از آن آثار که اینک به مجموعه کتابرسان آمدهاست، نوشتاری با نام «نامهای به یک دوست قدیمی» است.
حدس میزنید آن دوست چه کسی است؟
نامهای که شبیه یک دست نوشته با لحن و ادبیاتی خاص به جای مانده و ما را به یاد نوشتههای سید مرتضی، در روزگار جوانیاش می اندازد؛ با نام شخص مورد نظری آغاز نمیشود، بلکه مخاطب آن تمام کسانی هستند که با قلم و نگاه نویسنده شهید انس گرفتهاند و این کتاب را با تصور صدای او میخوانند.
مثلا در بخشی از اثر چنین نوشته شده:
((اما من دیگر در جستوجوی جاودانگی نیستم؛ هستم، اما میدانم که آن را در عکس نباید جست. این شــاید آخرین نامهای باشد که برایت مینویسم. چه بگویم؟ ایکاش هنوز هم چیزی باقیمانده بود که من و تو را به هم پیوند دهد. دوست قدیمی من! اکنون که این نامه را مینویسم، روبهروی پنجره نشستهام؛ همان پنجرهای که به یاد داری...))
نظرات