مکاشفه بهاری یک همسایه واله

مکاشفه بهاری یک همسایه واله

نویسنده:
مترجم:
عطیه حسینی
ناشر:
رده سنی:
عمومی
قالب:
رمان
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
صفحات:
۱۶۳
وزن:
۱۶۶ گرم
شابک:
9786225996649

معرفی کتاب

کتاب «مکاشفه بهاری یک همسایه واله» یک رمان اجتماعی است که در ده فصل نگاشته شده است. محمد عربی در اولین رمانش به سراغ موضوعی شخصی رفته و تلاش داشته در بستر داستان دیدگاهش به موضوعات روز جامعه را ارائه دهد. در این اثر با شخصیتی به نام یوسف در یک برهه حساس از زندگی‌اش همراه می‌شویم. طلبه جوانی که به دنبال علم و استاد از شهر کوچکشان به مشهد می‌آید تا در جوار امام رضا (علیه‌السلام) بتواند جهان بزرگتری را تجربه کند و با نقطه نظرات تازه آشنا گردد. او در جستجوی تجربیات تازه با دنیای متفاوت و فریبنده‌ای مواجه می‌شود که او را از با واقعیت شهر آشنا می‌سازد و معصومیتی که در حصار دیوارهای حوزه سال‌ها حفظ کرده بود به یکباره فرو‌می‌ریزد. یک دلدادگی دستان او را می‌بندد و به جاهایی که می‌برد که پای هیچ طلبه‌ای به آنجا باز نشده است. امتحان‌های بزرگی که یوسف ناچار به تجربه‌شان می‌شود تا پروبال بگیرد و بزرگ شود. نقطه قوت اثر را در توصیفات و صحنه‌پردازی‌های دقیق آن می‌توان جستجو کرد. با این رمان مشهد را در سه فصل تجربه نمایید و شناخت بهتری نسبت به جامعه روحانیت و آنچه در حوزه‌های علمیه اتفاق می‌افتد پیدا کنید.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

بعد از پیرزن مرد جوانی از جایش بلند شد. بعد فهمید بلند شدنش بیجا بوده پس دوباره نشست دوسه پاکت مچاله سیگار از جیب‌هایش بیرون آورد و از بینشان کاغذ مچاله‌ای را بیرون کشید. عینک گردش را روی چشم هایش مرتب کرد موهای بلند و فرفری اش را به پشت ریخت و با احساس شروع به خواندن کرد. یوسف حدس میزد این یکی باید از دستپخت پیرزن بهتر باشد ولی نبود. یوسف فقط از تکان‌های دست و سر پسر فهمید دارد شعر می‌خواند انگار اطوار بدنش به ته هر بند قافیه می‌داد. شور و شوق جوانک دردناک بود. جلسه ملال انگیز بود و هر نوشته تازه‌ای فقط عصبانیت یوسف را بیشتر می‌کرد. بهار تنها اتفاق جذاب برای یوسف بود. چیزی که هنوز جای کشف داشت. هر چند دقیقه از خوشگلی بهار با نگاهش چیزی می‌دزدید. یکی دوباری بهار با نگاهی ناگهانی گیرش انداخت ولی دیگر عین خیال یوسف نبود. چشم چرانی اش را گذاشت تلافی حرف تلخ هفته قبل. جلسه تمام شد. یوسف از جایش بلند شد. آقای شفیق وسط صحبت با زن میان سال به یوسف اشاره کرد بایستد. یوسف این بار ماند. بهار با نگاهی از گوشه چشم از کنارش گذشت و از سالن خارج شد. عطر گرم و شیرین از لای پیچ‌های شال پیچید توی دماغ یوسف. یوسف بی‌اختیار چرخید سمت خروجی که دست شفیق مچش را گرفت.

نظرات

جهت ثبت نظر لطفا وارد سایت شوید
این کتاب به درد کی می‌خوره؟
کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب رسان: خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

اینا رو هم از دست نده

آرزوهای دست ساز آرزوهای دست ساز
۱۵ %
میلاد حبیبی
۶۰,۰۰۰
۵۱,۰۰۰ تومان
سه دیدار جلد دوم (در میانه میدان) سه دیدار جلد دوم (در میانه میدان)
۱۰ %
۱۴۵,۰۰۰
۱۳۰,۵۰۰ تومان
خاطرات سفیر خاطرات سفیر
۱۰ %
نیلوفر شادمهری
۱۵۵,۰۰۰
۱۳۹,۵۰۰ تومان
چایت را من شیرین میکنم چایت را من شیرین میکنم
۱۰ %
زهرا اسعد بلنددوست
۲۴۰,۰۰۰
۲۱۶,۰۰۰ تومان
رهش رهش
۱۰ %
رضا امیرخانی
۷۰,۰۰۰
۶۳,۰۰۰ تومان
اسماعیل اسماعیل
۱۰ %
امیرحسین فردی
۶۰,۰۰۰
۵۴,۰۰۰ تومان
دسته‌بندی کتاب‌ها