برخی از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته اقتصاد دانشگاه تهران بر آن بودند که رشته اقتصاد اسلامی را با توجه به نیازهای کشور و مردم ایران راه اندازی نمایند تا بتوانند به شکل نظری پیرامون یک ساختار جدید اقتصادی که مطابق موازین فقهی اسلام باشد، تحقیق و پژوهش نمایند. در همین راستا آنان از استاد مرتضی مطهری که اسلام شناسی سرشناسی و مجتهدی آگاه به زمانه بود درخواست داشتند تا تدریس در این رشته تازه تاسیس ر ا برعهده بگیرند. استاد مطهری شروع این طرح را مستلزم مرور یک دوره تاریخ علم اقتصاد به همراه عده ای از صاحب نظران این رشته و بحث و گفتگو پیرامون نظریات متفکران خارجی دانستند. بدین جهت ایشان و تعدادی از فارغ التحصیلان ارشد رشته اقتصاد و دیگر علاقه مندان این حوزه به مرور کتاب تاریخ عقاید اقتصادی در 28 جلسه پرداختند. استاد و دیگر حاضران نیز پس از هر ارائه نظرات خود و نقدهای خود بر آن مکتب اقتصادی را بیان می کردند.
در جلد دوم از مجموعه «مقدمه ای بر اقتصاد تطبیقی» با بیان نظریات اقتصاددان مکتب کلاسیک،ریکاردو، بخش دوم بحث تمام می شود و در بخش سوم نیز نظر اقتصاددان مکتب معارضان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد که نظریات این گروه بیشتر به اقتصاد سوسیال دموکرات کشورهای کمونیست مرتبط می گردد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
از نظر مارکس عدالت از بین رفته حرف مفت و ایدهآلیستی است. میگوید اهرمی که جامعه را به حرکت در میآورد منافع است که یک امر مادی است نه ارزشها که یک امر معنوی است. شما میخواهید جامعه را به حرکت درآورید، میگویید: عدالت به خطر افتاده فرشته آزادی به خطر افتاده. مارکس میگوید گور پدر فرشته آزادی (خنده استاد) اصلاً فرشته آزادی چیست؟! اینها حرف مفت است. بگو منفعتت به خطر افتاده. این یگانه اهرم واقعی است که میتواند جامعه را به حرکت دربیاورد و الا اینها همه خیالبافی و خیال پرستی است. عدالت به خطر افتاده به خطر بیفتد؛ بگو «من» در اینجا چه منافعی دارم. بنابراین یگانه راه به حرکت درآوردن جامعه این است که تضادهای طبقاتی را مطرح کنیم و همین تضادهای طبقاتی را وارد خودآگاهی جامعه بکنیم.
نظرات