مجموعه ایلیا داستانهای مصور پیشرو ماجرای زندگی و نبرد اوست؛ یک نوجوان پرشور، مقاوم و باهوش.وقتی سایه شوم تاریکی جان آرامش را به خطر میاندازد و دشمنان قسم خورده انسان، از مخفیگاهشان بیرون میآیند؛ باید قهرمانان پا به میدان بگذارند .
این کتاب که به قلم امین توکلی نگاشته شده، همه چیزش ایرانی است، از طراحی داستان تا معماری ساختمانها، از شخصیتهای چهار نوجوان قصه تا فرهنگ و فراز و نشیب ماجرا؛ اما، شاید، داستان شهر خیالی ما، داستان حقیقی سرزمینهای بسیاری باشد.
اگر مشتاق کتابهای مصور یا داستانهای ماجراجویانه هستید، به بیست کتاب موجود در این مجموعه سر بزنید.
امیرعلی یک نوجوان ساده مثل بقیه است، اما بعد از اتفاقی که برای مادرش میافتد او وارد ماجرای جدید شده و متوجه میشود قدرت ماورایی دارد.
امیرعلی که بعد از دریافت قدرتش، نامش شده ایلیا، در اولین حرکت قهرمانانه شهر رو از دست دکتراصلان نجات میدهد اما نمیداند وارد چه نبردی شده است.
ایلیا حالا با ماموریتش آشنا شده و دشمنانش که به طول عمر بشر هستند رو میشناسد. دشمنان با ساخت یک ماده خطرناک میخواهند کنترل شهر را در دست بگیرند.
شهر آلوده شده و ناتان به عنوان رئیس دشمنان، خواسته هایش را علنی کرده. حالا ایلیا بدنبال منشأ بیماری میگردد.
ایلیا و دوستانش در حال ساخت پادزهر هستند، ولی شهر کاملا در اختیار ناتان قرار گرفته.
ایلیا با یک ابر مبارز تاریخ دیدار میکند و به شهر بازمیگردد برای آزادسازی شهر.
حالا که شهر از دست ناتان آزاد شده تیم ایلیا هم تکمیل شده است اما حام بزرگ، دشمن اصلی با نیروهایش آماده جنگ نهایی میشوند.
بعد از تمام ماجراها، امیرعلی و دوستانش به مدرسه برمیگردند و امیرعلی از قدرتی که ایلیا بهش داده سر بهسر بقیه دوستاش میگزارد.
ایلیا دیگه هر مشکلی در شهر پیش میآید را با مسئولیتپذیری حل میکند. اما یکی از بچههای مدرسه در لباس دشمن وارد مدرسه میشود و ایلیا را ...
در این قسمت ایلیا حریف جدیدش را میشناسد و بعد از شکستش تو مدرسه دیگر آن اعتبار سابق را ندارد.
همکلاسی ایلیا که تسخیر نیروی بدی شده بود، با کمک ایلیا و خواهرش نجات پیدا میکند. اما شهردار خوابهای جدیدی برای او دارد.
شهردار خائن برای شکست ایلیا دست به دامن ربات ها میشود.
با نقشه جدید شهردار، ایلیا که برای کمک به مسافرین مترو گیر کرده رفته بود، با رباتها درگیر میشود ولی نمیتواند از تواناییهایش استفاده کند.
ایلیا که بعد از ماجرای تونل مترو، یه یک خواب مصنوعی فرو برده میشود، دوستانش با کمک خواهر ایلیا، به یاری ایلیا میروند اما همه چیز آنجور که میخواهند پیش نمیرود.
چند وقتی است برق با نوسان و قطعی زیاد، مردم شهر رو خسته کرده. سارقها هم در وسط شهر اتوبوسی رو به گروگان گرفتند. ایلیا طبق وظیفه به کمک مردم میرود اما با دشمنی روبرو میشود که جز خودش کسی آنها را نمیبیند. داستان چیست؟
نظرات