معرفی کتاب
سوگ از دست دادن مسألهای است که هر یک ازما ممکن از با درجات متفاوتی آن را تجربه کنیم.
در آن دوران هرکس شدیدا نیاز دارد که توسط شخصی دیگر درک بشود، احساساتش پذیرفته شود و برای کاهش اندوه خود راه حلی پیدا کند.
حالا کتاب «لنگرگاهی در شن روان» اثری با موضوع شرح تجربهی سوگ عزیزان، از شش راوی همچون:((چیماماندا انگزی آدیچی، رالف والدو امرسون، جویس کرول اوتس، جون دیدیون، راینر ماریا ریلکه، الکساندر همن)) است که در سبکهای گوناگون جستار، نامهنگاری و خاطرهپردازی و... نگاشته شده و با آنکه گویندگان ماجرا فرسنگها از ما دورتر زندگی می کنند، پس از گردآوری و ترجمه روان الهام شوشتریزاده، به خوبی درک میشود که پیوندی شگفت انگیز میان دردهای ما و دردهای مردم دیگر در زمانها و مکانهای دیگر جاری است.
در بخشی از کتاب بخوانید که:
((سوگ معلم سنگدلی ست. یادت می دهد عزاداری چه بی مروت است، چقدر پر از خشم است. یادت می دهد تسلیت ها چقدر پوچ اند. یادت می دهد سوگ چقدر به زبان مربوط است، به ناتوانی زبان، به پرپر زدن برای کلمه ها. چرا پهلوهایم این قدر درد می کنند و تیر می کشند؟ بهم می گویند از گریه است. نمی دانستم با ماهیچه هایمان هم گریه می کنیم. خود درد عجیب نیست، حس کردنش در پوست و گوشتم عجیب است. دهانم آن قدر تلخ است که نمی توانم تحملش کنم. انگار غذای فاسدی خورده باشم و بعد یادم رفته باشد مسواک بزنم. انگار وزنه ی سنگین و مهیبی روی سینه ام گذاشته اند.))
دیدگاه خوانندگان
دیدگاه شما چیست ؟