کتاب «قاره سبز» خاطرات مریم نقاشان وکیل ایرانی است که سالها در آلمان به تحصیل و کار مشغول بوده است. او در این اثر تلاش کرده تا خاطرات خود به عنوان یک زن مسلمان خاورمیانهای در یک کشور اروپایی را روایت کند. او که مسلمانی معتقد و محجبه است در طی این سالها مشاهدات بسیار جالبی از دولت و مردم غرب داشته که در این کتاب با مخاطبان هموطن به اشتراک گذاشته است. او در مقدمه اثر خود مینویسد که نه به دنبال تعریف و تمجید از جهان غرب است و نه میخواهد بر روی نقاط ضعف و سیاه این جوامع دست بگذارد. بلکه توضیح میدهد آن چیزهایی که به عنوان نکات مثبت از فرهنگ و تمدن غرب یاد میشود در واقع همان تعالیم دینی اسلام است که در جوامع اسلامی کمرنگ گردیده است و نقاط سیاه جوامع غربی نیز درست همان مواضعی است که آنها دستورات الهی را به فراموشی سپردند و تلاش کردند با عقل بشری و مبانی اومانیستی کار خود را پیش ببرند. خاطرات این کتاب توسط یک بانوی ایرانی نوشته شده که در وهله اول به سراغ پاسخ به سوالات اساسی خود از دین رفته و تلاش کرده با تحقیق و مطالعه اسلام را بشناسد. به همین خاطر هنگامی که در جوامع غربی نسبت به باورهایش مورد چالش قرار گرفته از ارزشهای خود دست نکشیده و توانسته با زبانی منطقی و مستدل از اسلام دفاع کند و زیبایی این دین را به انسان غربی نشان دهد. همانطور که تلاش کرده به مردم مسلمان نشان دهد افراد غیرمسلمان با پیروی از معارف اسلامی چطور رفتارهای اجتماعی و شخصی خود را بهبود دادهاند بدون آنکه بدانند این مسائل همان توصیههای دین است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
من براساس مشاهدات عینی خود در ایران اولین سالی که روز ولنتاین در آلمان بودم انتظار داشتم شور و هیجان خاصی در این روز برپا شود و حداقل چند برابر ایران؛ اما در کمال تعجب دیدم از آن شور و حالی که در روز ولنتاین در ایران دیده بودم، آنچنان خبری نیست! حتی عشاق هم هدایای گران به یکدیگر نمیدادند؛ بلکه در این روز کار دستی خود را که با عشق و احساس تهیهاش کرده بودند اعم از یک کارت، یک عروسک پارچه ای، یک دفترچه یادداشت، یک نقاشی و... را به عنوان هدیه روز عشق و به پاس و یاد زحمات ولنتینوس به محبوبشان میدادند. معمولاً هم در بین نوجوانان به چشم میخورد اما حال و هوای شهر عوض نمیشد؛ برعکس ایران که در چنین روزی در مراکز خرید به هر جا نظر میاندازیم، رنگ قرمز و عروسکهای خرسی و جعبههای قلبی پر از شکلات و پاستیل و.... معرض دید رهگذران خودنمایی میکند. برنامههای تلویزیون آلمان هم این روز را خیلی برجسته نشان نمیدهند؛ در حالی که شبکههای ماهوارهای فارسی زبان آن را با آب وتاب به تصویر میکشند! من بارها از زبان بینندگان این شبکهها در ایران شنیده بودم که با حسرت می گفتند وای روز ولنتاین در غرب چه با شکوه است و چه حال و هوایی دارد آنجا. در صورتی که باز هم حقیقت ماجرا آن چیزی نبود که رسانهها به ما نشان میدادند. خلاصه، دوباره به این نتیجه رسیدم که ما از آنان در فرهنگ اقتباسیشان جلوتر افتادهایم!
نظرات