استاد مرتضی مطهری علامه ذوالفنونی بود که در علوم فراوانی تبحر و تسلط بسیار بالایی داشت. از جمله این علوم میتوان به علم فلسفه اشاره کرد که خود بنابر گفته برخی بزرگان اساس علم و ریشه هستی و مبانی علوم بسیاری است که از چیستی و حقیقت عالم سوال میپرسد. ایشان در علم فلسفه شاگرد علامه طباطبایی و امام خمینی بودند که فیلسوفان عصر حاضر و امانتدار مکتب فلسفه اسلامی از گذشتگان برای آیندگان بودند. به اذعان علامه طباطبایی شهید مطهری از جمله برترین شاگردان ایشان در بحث فلسفه بودند که قدرت فهم و استعداد درک مشکل ترین مسائل فلسفی را داشتند و به سرعت از قامت شاگرد به استادی تغییر جایگاه دادند و خود به یک فیلسوف مبرز که آگاهی کامل به فلسفه غرب و شرق داشت بدل گشتند. از جمله متون سترگ در حیطه فلسفه اسلامی کتاب اسفار ملاصدرا است که در واقع میتوان آن را سنگ بنای فلسفه صدرایی دانست که یکی از پیشروترین مکاتب فکری اسلامی است. فهم و تدریس کتاب اسفار ملاصدرا کار بسیار دشواری است که خود نیازمند سالها مباحثه و تحصیل در سطوح مختلف فلسفه اسلامی و تدریس آن امری بسیار دشوار است که علامه مطهری نه تنها به خوبی مبحث را تبیین مینماید بلکه خود نیز نوآوریهای بسیار دقیقی در این مکتب وارد ساختهاند.
درسهای اسفار (جلد پنجم) اشاره دارد به مباحث پایانی در حیطه قوه و فعل که توسط استاد مرتضی مطهری تدریس گردیده اند. این جلد از مجموعه مشتمل بر فصول 1 تا 14 مرحله هشتم از است که شهید مطهری در 22 جلسه این مباحث را توضیح داده اند. در ادامه سرفصل مباحث مطرح شده در این کتاب را بیان مینماییم: در مبدا و منتهای حرکت و وقوع تصاد بین این دو، در نفی حرکت بالذات از پنج مقوله دیگر، در حقیقت سکون، در وحدت عددی و نوعی و جنسی حرکت، در حقیقت سرع و بطو، چند مساله درباره سرعت و بطو، تضاد حرکات، آیا حرکات مستقیمه با حرکات مستدیره تضاد ندارند؟، آیا تخلل سکون بین دو حرکت ضروری است؟، انقسام حرکت به اعتبار فاعل آن، غایت حرکت طبیعی است؟، آیا مبادی حرکات مختلف می تواند در شی واحد وجود داشته باشد؟، مبدا حرکتهای قسری، مبدا میل مستقیم یا مستدیر در اجسام.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
اما تشبیه «حرکت» به خانه یا بدن حیوان، این هم غلط است و تازه خود این دو مثال هم حکم واحد ندارند. وحدت خانه وحدت واقعی و شخصی نیست بلکه وحدت صناعی و اعتباری است. یک خانه از مجموع آجرها، خاکها، گچها، سیمانها، شیشهها، جوبها، آهنها به وجود آمده در اینجا یک واحد واقعی به وجود نیامده، بلکه مجموع واحدهایی است که با یکدیگر ارتباط عرضی پیدا کردهاند «خانه» مجموع واحدهای متعددی است که یک ماده شیمیایی آنها را به هم چسبانده است. فرض کنید بدن هزار انسان را با یک ماده شیمیایی به یکدیگر بچسبانند به طوری که نتوانند تکان بخورند، آیا اینها وحدت پیدا میکنند؟ نه.
نظرات